price elasticity

جمله های نمونه

1. Price elasticity of demand measures the responsiveness of quantity demanded of a good to a change in the price of that good.
[ترجمه گوگل]کشش قیمتی تقاضا میزان پاسخگویی مقدار تقاضا از یک کالا به تغییر قیمت آن کالا را اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]کشش قیمتی تقاضا، حساسیت مقدار تقاضا برای تغییر در قیمت آن خوب را اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Now the impact on spending depends on the price elasticity of demand.
[ترجمه گوگل]اکنون تأثیر بر هزینه ها به کشش قیمتی تقاضا بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]اکنون تاثیر مخارج بر کشش قیمتی تقاضا بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is not a lot of price elasticity in the market.
[ترجمه گوگل]کشش قیمتی زیادی در بازار وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در بازار، کشش قیمتی زیادی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is widespread application of the price elasticity of demand in the quantitative analysis of economical theory.
[ترجمه گوگل]کاربرد گسترده ای از کشش قیمتی تقاضا در تحلیل کمی تئوری اقتصادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کاربرد گسترده ای از کشش قیمتی تقاضا در تحلیل کمی نظریه اقتصادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From the econometric perspective, employing the theory of price elasticity of demand, and based on the profit maximum, quantitative analysis was given.
[ترجمه گوگل]از منظر اقتصادسنجی، با استفاده از نظریه کشش قیمتی تقاضا و بر اساس حداکثر سود، تحلیل کمی داده شد
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه اقتصاد سنجی، استفاده از نظریه کشش قیمتی تقاضا، و براساس بیش ترین سود، تحلیل کمی ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Structural rigidity, price elasticity is restrained, 3 system shortage is a developing country main features.
[ترجمه گوگل]استحکام ساختاری، کشش قیمت محدود است، 3 کمبود سیستم ویژگی اصلی کشور در حال توسعه است
[ترجمه ترگمان]انعطاف ناپذیری ساختاری، الاستیسیته ظاهری مهار شده است، کمبود سیستم یک ویژگی اصلی در کشورهای در حال توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The price elasticity of supply and demand has the extremely widespread application in the economic decision-making.
[ترجمه گوگل]کشش قیمتی عرضه و تقاضا کاربرد بسیار گسترده ای در تصمیم گیری اقتصادی دارد
[ترجمه ترگمان]کشش قیمتی عرضه و تقاضا بیش ترین کاربرد را در تصمیم گیری اقتصادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What are her income elasticity and price elasticity now?
[ترجمه گوگل]کشش درآمدی و کشش قیمت او در حال حاضر چگونه است؟
[ترجمه ترگمان]حالا چه میزان کشش و کشش قیمتی او به چه شکل است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It focuses on the concept of price elasticity of demand and application in economics.
[ترجمه گوگل]این بر مفهوم کشش قیمتی تقاضا و کاربرد در اقتصاد تمرکز دارد
[ترجمه ترگمان]آن بر مفهوم قابلیت کشش قیمت تقاضا و کاربرد در اقتصاد تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Price elasticity of supply refers to a relative responsiveness of the quantity supplied of a good when the market price of the good changes.
[ترجمه گوگل]کشش قیمتی عرضه به پاسخگویی نسبی مقدار عرضه شده از یک کالا در زمانی که قیمت بازار کالا تغییر می کند، اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]کشش قیمتی عرضه به پاسخ نسبی مقدار ارائه شده در زمانی که قیمت بازار تغییرات خوب عرضه می شود، اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Furthermore, tea income elasticity and price elasticity of demand are less than so it make sure that elasticity of tea market demand is inelasticity.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این کشش درآمد چای و کشش قیمتی تقاضا کمتر از آن است، بنابراین اطمینان حاصل می شود که کشش تقاضای بازار چای غیرکشش است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، قابلیت ارتجاعی درآمد چای و کشش قیمتی تقاضا کم تر از آن است که اطمینان حاصل شود که کشش تقاضای بازار چای inelasticity است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What is the price elasticity of supply of Picasso paintings?
[ترجمه گوگل]کشش قیمتی عرضه تابلوهای پیکاسو چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]کشش قیمتی نقاشی های پیکاسو چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As the living standard in China has the price elasticity of demand was relatively low.
[ترجمه گوگل]به عنوان استاندارد زندگی در چین است کشش قیمت تقاضا نسبتا پایین بود
[ترجمه ترگمان]همانطور که استاندارد زندگی در چین، کشش قیمتی تقاضا نسبتا پایین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Price elasticity of supply is a measure of the responsiveness of changes in quantity supplied to changes in price.
[ترجمه گوگل]کشش قیمت عرضه، معیاری برای پاسخگویی تغییرات در مقدار عرضه شده به تغییرات قیمت است
[ترجمه ترگمان]کشش قیمتی عرضه، معیاری برای پاسخگویی به تغییرات در مقدار عرضه شده به تغییرات در قیمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rate of change in the price of a product in relation to the rate of the amount of things offered

پیشنهاد کاربران

بپرس