prewar

/priˈwɔːr//priˈwɔː/

معنی: پیش از جنگ، مربوط به قبل از جنگ
معانی دیگر: پیش از جنگ (به ویژه جنگ دوم جهانی)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: existing, prevailing, or happening before a specific war.

- There will never be return to prewar conditions.
[ترجمه گوگل] هرگز بازگشت به شرایط قبل از جنگ وجود نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان] هیچ وقت به شرایط جنگ قبل از جنگ باز نخواهد گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Apartments in prewar buildings are much in demand.
[ترجمه گوگل] آپارتمان ها در ساختمان های قبل از جنگ بسیار مورد تقاضا هستند
[ترجمه ترگمان] آپارتمان های ساختمان های قبل از جنگ بسیار مورد تقاضا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the prewar years
سال های پیش از جنگ

2. a car of prewar vintage
اتومبیل ساخته شده قبل از جنگ

3. The continuity with prewar schemes created important international diversities.
[ترجمه گوگل]تداوم طرح‌های پیش از جنگ، تنوع‌های مهم بین‌المللی را ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]تداوم با طرح های پیش از جنگ، اختلافات بین المللی مهمی را ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Prewar production levels were not regained until the early 1950s, and not until even later were 1930s agricultural productivity levels exceeded.
[ترجمه گوگل]سطح تولید قبل از جنگ تا اوایل دهه 1950 دوباره به دست نیامد، و حتی بعداً از سطح بهره وری کشاورزی در دهه 1930 فراتر رفت
[ترجمه ترگمان]سطح تولید prewar تا اوایل دهه ۱۹۵۰ دوباره به دست نیامد و تا زمانی که میزان بهره وری کشاورزی در سال ۱۹۳۰ بیشتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Under the prewar system of interim development control there were no such effective means.
[ترجمه گوگل]تحت سیستم کنترل توسعه موقت قبل از جنگ، چنین ابزار مؤثری وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]تحت سیستم کنترل جنگ قبل از جنگ، هیچ ابزار موثری وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The defensive concepts of prewar days were dead and buried.
[ترجمه گوگل]مفاهیم دفاعی روزهای قبل از جنگ مرده و دفن شده بود
[ترجمه ترگمان]مفاهیم دفاعی روزه ای پیش از جنگ مرده و دفن شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Prewar fanaticism of Japanese militarism had become centralized embodiment of rightwing though.
[ترجمه گوگل]تعصب نظامی‌گرایی ژاپنی قبل از جنگ به تجسم متمرکز جناح راست تبدیل شده بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، تعصب مذهبی of ژاپنی به صورت تجسمی از rightwing درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Business bounced back to prewar levels.
[ترجمه گوگل]تجارت به سطح قبل از جنگ بازگشت
[ترجمه ترگمان]کسب وکار به سطح قبل از جنگ تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Prewar, russia economy success is remarkable.
[ترجمه گوگل]پیش از جنگ، موفقیت اقتصاد روسیه قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]با این حال، موفقیت اقتصادی روسیه قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The article thinks prewar Zhejiang province already had better industrial base.
[ترجمه گوگل]این مقاله فکر می کند که استان ژجیانگ قبل از جنگ دارای پایگاه صنعتی بهتری بود
[ترجمه ترگمان]این مقاله تصور می کند که استان Zhejiang پیش از این پایگاه صنعتی بهتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In prewar days, I stood to lose a great deal, for the sake of a hobby.
[ترجمه گوگل]در روزهای قبل از جنگ، به خاطر یک سرگرمی، چیزهای زیادی را از دست دادم
[ترجمه ترگمان]در دوران جنگ، من برای سرگرمی، یک معامله بزرگ را از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The carefully staged black-and-white Steichen pictures that delighted prewar readers of Vogue mostly gave way to color and spontaneity.
[ترجمه گوگل]تصاویر سیاه و سفید Steichen با دقت اجرا شده که خوانندگان پیش از جنگ Vogue را به وجد آوردند، بیشتر جای خود را به رنگ و خودانگیختگی دادند
[ترجمه ترگمان]این تصاویر به دقت تصاویر Steichen سیاه و سفید را به روی صحنه بردند که خوانندگان مجله ووگ را به وجد آورد و اغلب به رنگ و spontaneity درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At this, some of the others chime in with memories of prewar deprivations.
[ترجمه گوگل]در این هنگام، برخی دیگر با خاطرات محرومیت های قبل از جنگ به صدا در می آیند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها خاطرات مربوط به جنگ را با خاطرات قبل از جنگ در سر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The all-important production of silk, for example, remained located outside the big urban centres throughout the prewar years.
[ترجمه گوگل]برای مثال، تولید بسیار مهم ابریشم، در خارج از مراکز بزرگ شهری در طول سال‌های قبل از جنگ باقی ماند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، همه تولید مهم ابریشم در خارج از مراکز بزرگ شهری در طول سال های قبل از جنگ مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش از جنگ (صفت)
prewar

مربوط به قبل از جنگ (صفت)
prewar

انگلیسی به انگلیسی

• prior to a war, existing or occurring before wartime
pre-war things existed before a war, especially the second world war.

پیشنهاد کاربران

بپرس