preventable

/prɪˈventəbl̩//prɪˈventəbl̩/

معنی: قابل جلوگیری
معانی دیگر: preventible : قابل جلوگیری

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of prevent.

- Fortunately, this disease that once killed many is now preventable.
[ترجمه گوگل] خوشبختانه، این بیماری که زمانی بسیاری را کشته بود، اکنون قابل پیشگیری است
[ترجمه ترگمان] خوشبختانه، این بیماری که زمانی بسیاری از آن ها را کشت اکنون قابل پیش گیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Smoking is the biggest preventable cause of death and disease.
[ترجمه گوگل]سیگار بزرگترین عامل قابل پیشگیری مرگ و میر و بیماری است
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن بزرگ ترین عامل قابل پیش گیری از مرگ و بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These injuries are entirely preventable.
[ترجمه گوگل]این آسیب ها کاملا قابل پیشگیری هستند
[ترجمه ترگمان]این آسیب ها کاملا قابل پیش گیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Children are still dying in their millions from preventable diseases.
[ترجمه گوگل]هنوز میلیون ها کودک بر اثر بیماری های قابل پیشگیری جان خود را از دست می دهند
[ترجمه ترگمان]کودکان هنوز در حال مرگ در میلیون ها بیماری قابل پیش گیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Forty-thousand children a day die from preventable diseases.
[ترجمه گوگل]روزانه چهل هزار کودک بر اثر بیماری های قابل پیشگیری جان خود را از دست می دهند
[ترجمه ترگمان]چهل هزار کودک در روز از بیماری های قابل پیش گیری می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Every one of these deaths is preventable.
[ترجمه گوگل]هر یک از این مرگ ها قابل پیشگیری است
[ترجمه ترگمان]همه این مرگ ها قابل پیش گیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But there is only injustice when preventable suffering is allowed to persist to the point where a person would rather be dead.
[ترجمه گوگل]اما تنها زمانی بی عدالتی وجود دارد که اجازه داده شود رنج قابل پیشگیری تا حدی ادامه یابد که فرد ترجیح دهد بمیرد
[ترجمه ترگمان]اما تنها یک بی عدالتی وجود دارد که درد قابل پیش گیری می تواند به نقطه ای تکیه کند که در آن فرد ترجیح می دهد کشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their deaths are needless and preventable.
[ترجمه گوگل]مرگ آنها بیهوده و قابل پیشگیری است
[ترجمه ترگمان]مرگ آن ها بی مورد و قابل پیش گیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fight against malnutrition and preventable diseases must continue.
[ترجمه گوگل]مبارزه با سوء تغذیه و بیماری های قابل پیشگیری باید ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]مبارزه علیه سو تغذیه و بیماری های قابل پیش گیری باید ادامه یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Epidemiological studies sometimes threw light on preventable causes of cancer.
[ترجمه گوگل]مطالعات اپیدمیولوژیک گاهی اوقات دلایل قابل پیشگیری سرطان را روشن می کند
[ترجمه ترگمان]مطالعات Epidemiological گاهی اوقات به دلایل قابل پیش گیری از سرطان، نور می انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Much of this toll is preventable, including that related to unfounded fears of infection.
[ترجمه گوگل]بسیاری از این تلفات قابل پیشگیری هستند، از جمله مواردی که مربوط به ترس های بی اساس از عفونت است
[ترجمه ترگمان]بیشتر این عوارض قابل پیش گیری است، از جمله مواردی که مربوط به ترس های بی مورد از عفونت می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many other preventable diseases are of concern, including hemorrhagic septicaemia, sheep and goat pox and many production limiting diseases, such as mastitis.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بیماری های قابل پیشگیری دیگر نگران کننده هستند، از جمله سپتی سمی هموراژیک، آبله گوسفند و بز و بسیاری از بیماری های محدود کننده تولید، مانند ورم پستان
[ترجمه ترگمان]بسیاری از بیماری های قابل پیش گیری دیگر از جمله خون آور، گوسفندان و ابله goat و بسیاری از بیماری های محدود کننده تولید مثل ورم پستان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Alcohol is the most common cause of preventable birth defects, including fetal alcohol syndrome.
[ترجمه گوگل]الکل شایع ترین علت نقایص مادرزادی قابل پیشگیری از جمله سندرم الکل جنینی است
[ترجمه ترگمان]الکل شایع ترین علت نقص های مادرزادی از جمله سندرم روده جنینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pneumococcal infections are largely preventable with a vaccine that is given once or twice depending on a person's age.
[ترجمه گوگل]عفونت های پنوموکوکی تا حد زیادی با واکسنی که یک یا دو بار بسته به سن فرد تزریق می شود قابل پیشگیری است
[ترجمه ترگمان]عفونت های Pneumococcal عمدتا با یک واکسن که زمانی یا دو بار بسته به سن فرد داده می شود، قابل پیش گیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Type A H 1 N 1 influenza is preventable, controllable and curable.
[ترجمه گوگل]آنفلوانزای نوع A H 1 N 1 قابل پیشگیری، کنترل و قابل درمان است
[ترجمه ترگمان]نوع A: ۱ اچ ۱ ان قابل پیش گیری، قابل کنترل و قابل درمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل جلوگیری (صفت)
preventable, preventible

انگلیسی به انگلیسی

• able to be averted, can be prevented, able to be avoided

پیشنهاد کاربران

prevent : جلوگیری کردن ، پیشگیری کردن
prevention : جلوگیری ، پیشگیری
preventive : جلوگیری کننده ، پیشگیری کننده
preventable : قابل جلوگیری / پیشگیری
preventively :بطور جلوگیری کننده / پیشگیری کننده
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : prevent
✅️ اسم ( noun ) : prevention
✅️ صفت ( adjective ) : preventive / preventable
✅️ قید ( adverb ) : preventively
در مورد بیماری: قابل پیشگیری
قابل بازدارندگی

بپرس