prevalent

/ˈprevələnt//ˈprevələnt/

معنی: برتر، رایج، متداول، مرسوم، شایع، فائق
معانی دیگر: باب، رواج دار، (بیماری) شایع، (نادر) موثرتر، پرزورتر، قوی، غالب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: prevalently (adv.), prevalence (n.)
• : تعریف: generally accepted; pervasive; widespread.
مترادف: general, pervasive, standard, widespread
متضاد: rare
مشابه: accepted, common, commonplace, conventional, extensive, normal, predominant, prevailing, rife, routine, ubiquitous, universal, usual

- These surgical techniques were already prevalent at the turn of the century.
[ترجمه گوگل] این تکنیک های جراحی قبلاً در آغاز قرن رایج بود
[ترجمه ترگمان] این تکنیک های جراحی در ابتدای قرن رایج بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- That a woman's proper place was in the home was a prevalent attitude during the 1950s.
[ترجمه گوگل] این که جای مناسب یک زن در خانه بود، یک نگرش رایج در دهه 1950 بود
[ترجمه ترگمان] خانه مناسب زن در خانه یک طرز فکر متداول در طول دهه ۱۹۵۰ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the beliefs prevalent among these tribes
عقاید رایج در میان این طوایف

2. illiteracy is still prevalent in this area
بیسوادی هنوز در این ناحیه گسترده است.

3. malaria used to be prevalent in gillan
در گیلان مالاریا شایع بود.

4. This condition is more prevalent in women than in men.
[ترجمه گوگل]این وضعیت در زنان بیشتر از مردان است
[ترجمه ترگمان]این وضع در زنان رایج تر از مردان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The prevalent opinion is in favour of reform.
[ترجمه گوگل]نظر رایج به نفع اصلاحات است
[ترجمه ترگمان]عقیده رایج به نفع اصلاحات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These diseases are more prevalent among young children.
[ترجمه گوگل]این بیماری ها در کودکان خردسال بیشتر دیده می شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری ها در میان کودکان شایع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Drugs, glue sniffing and under-age drinking are prevalent amongst the older teenagers.
[ترجمه گوگل]مواد مخدر، بوییدن چسب و نوشیدن الکل در سنین پایین در میان نوجوانان مسن تر شایع است
[ترجمه ترگمان]مواد مخدر، glue، و نوشیدن زیر سن در میان نوجوانان مسن تر شایع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Exogamy remains much less prevalent among African Americans.
[ترجمه گوگل]برون‌همسری در میان آمریکایی‌های آفریقایی تبار بسیار کمتر رایج است
[ترجمه ترگمان]exogamy در میان آمریکایی های آفریقایی تبار کم تر شایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The custom of worshipping ancestors is prevalent among these people.
[ترجمه گوگل]رسم پرستش نیاکان در میان این افراد رواج دارد
[ترجمه ترگمان]رسم نیاکان پرستش در میان این مردم رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Solvent abuse is especially prevalent among younger teenagers.
[ترجمه گوگل]سوء استفاده از حلال ها به ویژه در میان نوجوانان جوان تر شایع است
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به مواد مخدر بویژه در میان نوجوانان کم سن و سال شایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The prevalent view is that interest rates will fall.
[ترجمه گوگل]دیدگاه رایج این است که نرخ بهره کاهش خواهد یافت
[ترجمه ترگمان]دیدگاه متداول این است که نرخ بهره کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Both damp and condensation were more prevalent among public, as opposed to private, houses.
[ترجمه گوگل]هم رطوبت و هم تراکم در خانه‌های عمومی و خصوصی بیشتر بود
[ترجمه ترگمان]هم رطوبت و هم چگالش بیشتر در میان مردم شایع بود، برخلاف خانه های خصوصی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It explodes the myth prevalent among pupils at school that history graduates mainly become history teachers.
[ترجمه گوگل]این افسانه رایج در میان دانش‌آموزان مدرسه را منفجر می‌کند که فارغ‌التحصیلان تاریخ عمدتاً معلم تاریخ می‌شوند
[ترجمه ترگمان]این فیلم، افسانه رایج میان دانش آموزان مدرسه ای را منفجر می کند که فارغ التحصیلان تاریخ اصولا به معلم تاریخ تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This belief is more prevalent among men than women.
[ترجمه گوگل]این باور در بین مردان بیشتر از زنان است
[ترجمه ترگمان]این باور در میان مردان بیشتر از زنان رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برتر (صفت)
superior, better, premier, preferable, higher, premiere, pre-eminent, dominant, prevalent, preponderant, paramount, uppermost, overriding, superempirical, top-dog

رایج (صفت)
current, going, brisk, ruling, prevalent

متداول (صفت)
usual, ordinary, common, current, general, rife, popular, prevalent, fashionable, widespread

مرسوم (صفت)
habitual, usual, common, standard, prevalent, traditional, customary

شایع (صفت)
incident, current, rife, prevalent, rampant, widespread, publicized, regnant

فائق (صفت)
superior, excellent, dominant, prevalent, predominant, surmounting

انگلیسی به انگلیسی

• common, widespread, predominant, current
if something such as a condition, belief, or action is prevalent, it exists or occurs very commonly.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
Smoking is prevalent among teenagers.
In a conversation about a cultural tradition, one might say, “The prevalent belief is that wearing red brings good luck. ”
A person describing a common problem might say, “One of the most prevalent issues in our society is income inequality. ”
رایج، شایع، متداول، فائق، مرسوم، برتر
Usual
prevalent ( adj ) : existing very commonly or happening often
prevalent among/in
example: Heart diseases are more prevalent among elderly compared to youngsters.
شیوع ، گسترش یک چیز ، فراگیر شدن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : prevail
اسم ( noun ) : prevalence
صفت ( adjective ) : prevailing / prevalent
قید ( adverb ) : _
رایج، شایع، متداول، مرسوم، برتر
Common, Usual
adjective
[more prevalent; most prevalent] : accepted, done, or happening often or over a large area at a particular time : common or widespread
◀️prevalent beliefs
◀️a custom that was once prevalent here
...
[مشاهده متن کامل]

◀️Those teaching methods are still prevalent at some schools
◀️a fashion that is prevalent among teenagers
◀️ This phenomenon is more prevalent than we think
( Adjective ) رایج، شایع، متداول، فائق، مرسوم، برتر
- the beliefs prevalent among these tribes
- عقاید رایج در میان این طوایف
- Illiteracy is still prevalent in this area.
- بی سوادی هنوز در این ناحیه گسترده است.
- Malaria used to be prevalent in Gillan.
- در گیلان مالاریا شایع بود.

رایج , شایع
# This belief is more prevalent among men than women
# These diseases are more prevalent among young children
# Trees are dying in areas where acid rain is most prevalent
✅رایج، باب، شایع
While partisan conspiracy theories are not uncommon in American history, they are especially 💥prevalent💥 among QAnon adherents
🟢🟢🟢
Earlier, the numbers of extended families were prevalent🔥 but now they have been almost extinct from the society. Nuclear families are on the rise and most of the parents are living alone
...
[مشاهده متن کامل]

رو به تزاید
شایع
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس