🔸 معادل فارسی:
حقوق بین الملل رایج / قوانین بین المللی حاکم / اصول حقوقی غالب در سطح جهانی
در زبان محاوره ای:
قانون بین المللی که اون موقع معتبر بوده، مقررات جهانی اون زمان، قانون های بین کشورها
... [مشاهده متن کامل]
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( حقوقی – تاریخی ) :
مجموعه ای از اصول و قواعد حقوقی که در یک دوره ی خاص توسط اکثریت کشورها پذیرفته و اجرا می شه
مثال: Under prevailing international law, raising a national flag could convert a vessel into sovereign territory.
طبق حقوق بین الملل رایج، بالا بردن پرچم ملی می تونست کشتی رو به قلمرو حاکمیتی تبدیل کنه.
2. ( سیاسی – دیپلماتیک ) :
قوانینی که روابط بین کشورها، مالکیت، جنگ، و حقوق دریایی رو در سطح بین المللی تنظیم می کنن
مثال: The British acted in accordance with prevailing international law to prevent Ottoman claims.
بریتانیا طبق حقوق بین الملل رایج عمل کرد تا از ادعای عثمانی جلوگیری کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
current international law – dominant legal norms – accepted global legal standards – customary international law – recognized legal framework
حقوق بین الملل رایج / قوانین بین المللی حاکم / اصول حقوقی غالب در سطح جهانی
در زبان محاوره ای:
قانون بین المللی که اون موقع معتبر بوده، مقررات جهانی اون زمان، قانون های بین کشورها
... [مشاهده متن کامل]
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( حقوقی – تاریخی ) :
مجموعه ای از اصول و قواعد حقوقی که در یک دوره ی خاص توسط اکثریت کشورها پذیرفته و اجرا می شه
مثال: Under prevailing international law, raising a national flag could convert a vessel into sovereign territory.
طبق حقوق بین الملل رایج، بالا بردن پرچم ملی می تونست کشتی رو به قلمرو حاکمیتی تبدیل کنه.
2. ( سیاسی – دیپلماتیک ) :
قوانینی که روابط بین کشورها، مالکیت، جنگ، و حقوق دریایی رو در سطح بین المللی تنظیم می کنن
مثال: The British acted in accordance with prevailing international law to prevent Ottoman claims.
بریتانیا طبق حقوق بین الملل رایج عمل کرد تا از ادعای عثمانی جلوگیری کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها: