انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
🔹 مثال ها:
They finally prevailed upon him to attend the ceremony. بالاخره با اصرار زیاد راضیش کردن که در مراسم شرکت کنه.
She prevailed upon her parents to let her study abroad. با خواهش و دلیل تراشی والدینش رو متقاعد کرد که اجازه بدن خارج از کشور درس بخونه.
... [مشاهده متن کامل]
The committee was prevailed upon to reconsider the proposal. کمیته با تلاش زیاد متقاعد شد که پیشنهاد رو دوباره بررسی کنه.
🔹 مترادف ها: persuade • convince • coax • induce • influence
They finally prevailed upon him to attend the ceremony. بالاخره با اصرار زیاد راضیش کردن که در مراسم شرکت کنه.
She prevailed upon her parents to let her study abroad. با خواهش و دلیل تراشی والدینش رو متقاعد کرد که اجازه بدن خارج از کشور درس بخونه.
... [مشاهده متن کامل]
The committee was prevailed upon to reconsider the proposal. کمیته با تلاش زیاد متقاعد شد که پیشنهاد رو دوباره بررسی کنه.
🔹 مترادف ها: persuade • convince • coax • induce • influence
معمولاً در ساختار مجهولی بکار می رود و به معنی #ترغیب شدن# برای انجام کاری است.
Example 1: 👇
Do you think she can be prevailed upon to do it?
فکر می کنی برای انجام این کار ترغیب بشه؟ ( بشه ترغیبش کرد ) ؟
... [مشاهده متن کامل]
Example 2: 👇
She was prevailed upon to give an account of her work.
او ترغیب شد تا گزارشی از کارش ( فعالیت هایش ) بدهد.

فکر می کنی برای انجام این کار ترغیب بشه؟ ( بشه ترغیبش کرد ) ؟
... [مشاهده متن کامل]
او ترغیب شد تا گزارشی از کارش ( فعالیت هایش ) بدهد.

متقاعد کردن - قانع کردن