1. The town was preternaturally quiet.
[ترجمه گوگل]شهر قبلاً آرام بود
[ترجمه ترگمان]شهر در هاله ای از ابهام فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شهر در هاله ای از ابهام فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It was suddenly preternaturally quiet.
[ترجمه گوگل]یکدفعه از قبل ساکت شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان در هاله ای از ابهام فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناگهان در هاله ای از ابهام فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Although invisible to present probes, such preternaturally potent super-snakes are conceivably copulating throughout the icy blackness of outer space.
[ترجمه گوگل]اگرچه برای کاوشگرهای کنونی نامرئی هستند، اما چنین مارهای فوق العاده قدرتمند پیش از طبیعت به طور قابل تصوری در سراسر تاریکی یخی فضای بیرون جمع می شوند
[ترجمه ترگمان]اگر چه در حال جستجو برای probes وجود دارد، چنین ماره ای قدرتمندی که در تاریکی فضای بیرون فضا دارند ادای copulating می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر چه در حال جستجو برای probes وجود دارد، چنین ماره ای قدرتمندی که در تاریکی فضای بیرون فضا دارند ادای copulating می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His secret is a tone that is preternaturally sweet and centered.
[ترجمه گوگل]راز او لحنی است که به طور طبیعی شیرین و متمرکز است
[ترجمه ترگمان]راز او صدایی است که در حال روشن شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راز او صدایی است که در حال روشن شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The house seemed preternaturally silent.
[ترجمه گوگل]خانه از قبل ساکت به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که خانه در خاموشی فرورفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که خانه در خاموشی فرورفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The city was preternaturally quiet.
[ترجمه گوگل]شهر به طور طبیعی آرام بود
[ترجمه ترگمان]شهر در هاله ای از ابهام فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شهر در هاله ای از ابهام فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her mind, and especially her memory, was preternaturally active.
[ترجمه گوگل]ذهن او، و به خصوص حافظه اش، قبل از تولد فعال بود
[ترجمه ترگمان]ذهنش، به خصوص حافظه اش روشن و روشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ذهنش، به خصوص حافظه اش روشن و روشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Many bloggers seem just impedance mismatched with the preternaturally positive PR professionals, and woe to the flack who's busted trying to game Digg without revealing that they're paid to do so.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد بسیاری از وبلاگنویسها امپدانس با متخصصان روابط عمومی که از قبل مثبت بودند، مطابقت ندارد، و وای به حال گروهی که تلاش میکنند تا با دیگ بازی کنند بدون اینکه فاش کنند که برای انجام این کار پول میگیرند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از وبلاگ نویسان به نظر می رسد که فقط در مقایسه با متخصصان مثبت PR preternaturally، mismatched و woe نسبت به the که سعی دارند بدون نشان دادن این که این کار را انجام می دهند، busted کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از وبلاگ نویسان به نظر می رسد که فقط در مقایسه با متخصصان مثبت PR preternaturally، mismatched و woe نسبت به the که سعی دارند بدون نشان دادن این که این کار را انجام می دهند، busted کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Perhaps the preternaturally civilized Boskops had no chance against our barbarous ancestors, but could be leaders of society if they were among us today.
[ترجمه گوگل]شاید بوسکوپیهای متمدن پیش از طبیعت هیچ شانسی در برابر اجداد وحشی ما نداشتند، اما اگر امروز در میان ما بودند، میتوانستند رهبران جامعه باشند
[ترجمه ترگمان]شاید Boskops متمدن متمدن هیچ فرصتی برای نیاکان وحشی ما نداشتند، اما اگر امروز در میان ما بودند، ممکن بود رهبران جامعه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید Boskops متمدن متمدن هیچ فرصتی برای نیاکان وحشی ما نداشتند، اما اگر امروز در میان ما بودند، ممکن بود رهبران جامعه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The twenty-six-year-old director has a preternaturally precise and poetic camera eye as well as tenderness for and understanding of the complexities of everyday lives.
[ترجمه گوگل]این کارگردان بیست و شش ساله دارای یک چشم دوربین فوق العاده دقیق و شاعرانه و همچنین حساسیت و درک پیچیدگی های زندگی روزمره است
[ترجمه ترگمان]این کارگردان بیست و شش ساله یک چشم دوربین دقیق و دقیق به همراه مهربانی برای درک و درک پیچیدگی های زندگی روزمره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کارگردان بیست و شش ساله یک چشم دوربین دقیق و دقیق به همراه مهربانی برای درک و درک پیچیدگی های زندگی روزمره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And he had had a preternaturally long lifetime of it, just as Exedore foresaw.
[ترجمه گوگل]و همانطور که اگزدور پیشبینی کرده بود، عمر بسیار طولانیای داشت
[ترجمه ترگمان]و همان طور که پیش بینی می کرد در عمر خود یک عمر طولانی در آن دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و همان طور که پیش بینی می کرد در عمر خود یک عمر طولانی در آن دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. "Berman was preternaturally gifted at remolding people at the vulnerable, liminal moment in adolescence," he said.
[ترجمه گوگل]او میگوید: «برمن استعدادی از قبل در بازسازی افراد در لحظههای آسیبپذیر و پایانی نوجوانی داشت
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \" برمن در لحظه حساس و liminal در دوران نوجوانی به remolding افراد در جامعه آسیب پذیر تبدیل شد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \" برمن در لحظه حساس و liminal در دوران نوجوانی به remolding افراد در جامعه آسیب پذیر تبدیل شد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She is preternaturally cautious, a consequence of her Methodist propriety and 20 years of insane public scrutiny.
[ترجمه گوگل]او به طور طبیعی محتاط است، که نتیجه رفتار متدیستی او و 20 سال نظارت عمومی دیوانه کننده است
[ترجمه ترگمان]او در این زمینه بسیار محتاط و با احتیاط و در حدود ۲۰ سال تحقیق و بررسی های همگانی در زمینه ملی از پا درآمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در این زمینه بسیار محتاط و با احتیاط و در حدود ۲۰ سال تحقیق و بررسی های همگانی در زمینه ملی از پا درآمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Gerard woke the first morning to a preternaturally cold house, and his first thought was for the snake.
[ترجمه گوگل]جرارد روز اول صبح در خانه ای سرد از خواب بیدار شد و اولین فکرش به مار بود
[ترجمه ترگمان]جرارد صبح روز اول رو به یک خانه سرد و سرد از خواب بیدار کرد و اولین فکری که به ذهنش رسید به خاطر ماری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جرارد صبح روز اول رو به یک خانه سرد و سرد از خواب بیدار کرد و اولین فکری که به ذهنش رسید به خاطر ماری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید