pretender

/priˈtendər//prɪˈtendə/

معنی: مدعی، سالوس، وانمودگر، عذراورنده، مدعی تاج وتخت
معانی دیگر: متظاهر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who misrepresents, acts falsely, or otherwise pretends.
مشابه: quack, sham

(2) تعریف: one who makes a claim or aspires, often unjustly (often fol. by to).
مشابه: sham

- a pretender to the title
[ترجمه گوگل] مدعی عنوان
[ترجمه ترگمان] مدعی مالکیت است،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Captain John Smith struck his foes as a pretender.
[ترجمه گوگل]کاپیتان جان اسمیت به عنوان یک مدعی به دشمنان خود ضربه زد
[ترجمه ترگمان]سروان جان اسمیت به عنوان a به دشمنان او ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A more violent end meets an earlier pretender to verse, suitably violent as befits the rebel Jack Cade.
[ترجمه گوگل]پایانی خشن تر با مدعی پیشین برای شعر مواجه می شود، همان طور که شایسته جک کید یاغی است
[ترجمه ترگمان]یک پایان خشونت بار دیگر، به طور مناسب، که شایسته شعر است، به نحوی مناسب خشونت آمیز به نظر می رسد، چنانکه شایسته مرد شورشی، جک کید، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Second, your so-called bride, the pretender Andromeda, will be sold off-island into prostitution.
[ترجمه گوگل]دوم، به اصطلاح عروس شما، آندرومدا مدعی، در خارج از جزیره به تن فروشی فروخته می شود
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، عروس معروف شما، the Andromeda، به فحشا تن در خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some years ago, the young pretender Willis added Dylan to his forenames of Robert George.
[ترجمه گوگل]چند سال پیش، ویلیس مدعی جوان، دیلن را به نام رابرت جورج اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، pretender ویلیس جوان، دیلان را به forenames خود از رابرت جورج افزود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But all the attention to the young pretender, there's no dismissing the appeal of his older predecessor!
[ترجمه گوگل]اما تمام توجه به مدعی جوان، جذابیت سلف بزرگتر او را رد نمی کند!
[ترجمه ترگمان]اما همه توجه به این مدعی جوان مدعی است که هیچ رد صلاحیت قبلی خود را رد نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A hypocrite is a pretender, and people are right, there are pretenders in the church.
[ترجمه گوگل]منافق یک تظاهر کننده است، و مردم حق دارند، در کلیسا تظاهرکنندگانی هستند
[ترجمه ترگمان]ریاکار یک متظاهر است، و آدم ها درست می گویند، there در کلیسا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Groom a pretender (for lack of a better word), build a coalition, and wait for your CEO to screw up, which he will if he is a short-termer.
[ترجمه گوگل]یک مدعی را اصلاح کنید (به دلیل نداشتن کلمه بهتر)، یک ائتلاف بسازید، و منتظر بمانید تا مدیر عامل شما خراب شود، که اگر کوتاه مدت باشد این کار را خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Groom یک متظاهر (به دلیل فقدان یک کلمه بهتر)، یک ائتلاف بسازید، و صبر کنید تا مدیر عامل تان to کند، که اگر او یک - کوتاه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No se puede pretender ser patriota, querer esta patria, sin ser antiimperialista, sin ser socialista.
[ترجمه گوگل]No se puede pretender ser patriota، querer esta patria، sin ser anti imperialista، sin ser socialista
[ترجمه ترگمان]نه، puede pretender، ser patriota، querer esta، گناه کار، سر antiimperialista گناه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And I am not a pretender, I am who I am.
[ترجمه گوگل]و من مدعی نیستم، من همانی هستم که هستم
[ترجمه ترگمان]، و من a نیستم من اونی هستم که هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is a pretender to philosophy.
[ترجمه گوگل]او مدعی فلسفه است
[ترجمه ترگمان]او مدعی است که مدعی فلسفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now the workout method of pretender is a norm and practical method.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر روش تمرینی مدعی یک روش هنجار و کاربردی است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر روش ورزش متظاهر یک روش عادی و عملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pretense invariably impresses only the pretender.
[ترجمه گوگل]تظاهر همیشه فقط وانمود کننده را تحت تأثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]pretense همیشه فقط نقش pretender را به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Groom a pretender (for lack of a better word), build a coalition, and wait for your CEO to screw up, which he will if he is a short-termer. Then pounce.
[ترجمه گوگل]یک مدعی را اصلاح کنید (به دلیل نداشتن کلمه بهتر)، یک ائتلاف بسازید، و منتظر بمانید تا مدیر عامل شما خراب شود، که اگر کوتاه مدت باشد این کار را خواهد کرد سپس بپرید
[ترجمه ترگمان]Groom یک متظاهر (به دلیل فقدان یک کلمه بهتر)، یک ائتلاف بسازید، و صبر کنید تا مدیر عامل تان to کند، که اگر او یک - کوتاه باشد سپس شروع به حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He can be forgiven that lapse and should recover losses at the expense of the Gold Cup pretender.
[ترجمه گوگل]او می تواند آن وقفه را ببخشد و باید ضررهای خود را به قیمت مدعی جام طلا جبران کند
[ترجمه ترگمان]او می تواند این اشتباه را ببخشد و باید زیان خود را با هزینه طلای مسابقه های طلا به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدعی (اسم)
assertion, claim, accuser, claimant, pretender, plaintiff, adversary, complainant, prosecutor, pretension, allegation, suitor

سالوس (اسم)
pretender, hypocrite, double-dealer

وانمودگر (اسم)
pretender, simulator

عذراورنده (اسم)
pretender

مدعی تاج و تخت (اسم)
pretender

انگلیسی به انگلیسی

• one who puts up a false appearance, one who feigns; impersonator; one who asserts, claimant; one who claims succession to the crown
a pretender is someone who claims the right to a particular position which they do not have, when their claim is disputed by other people.

پیشنهاد کاربران

“Pretender” is a noun that refers to a person who claims or aspires to a title or position, often without a justifiable right to it.
"pretender" اسمی است که به شخصی اطلاق می شود که مدعی یا آرزومند کسب عنوان یا مقامی است، اغلب بدون اینکه حقی قابل توجیه و موجه برای آن داشته باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

The rebel forces are led by the pretender to the throne ( = the person who wants to replace the present king or queen ) .

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/pretender
متقلب
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : pretend
✅️ اسم ( noun ) : pretense ( pretence ) / pretension / pretender / pretentiousness
✅️ صفت ( adjective ) : pretend / pretentious
✅️ قید ( adverb ) : pretentiously

بپرس