presume on /upon = محرز فرض کردن، بر خلاف حق طبیعی محرز کاری را انجام دادن ، محرز جسارت کردن
He presumes on her good nature ( = takes unfair advantage of it ) .
او از ذات خوب او محرز سوء استفاده می کند ( = از آن سوء استفاده ناعادلانه می کند ) .
او از ذات خوب او محرز سوء استفاده می کند ( = از آن سوء استفاده ناعادلانه می کند ) .