pressurised

جمله های نمونه

1. The cell can therefore be pressurised to study how materials behave under high pressure.
[ترجمه گوگل]بنابراین سلول را می توان تحت فشار قرار داد تا چگونگی رفتار مواد تحت فشار بالا را مطالعه کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین این سلول می تواند تحت فشار قرار گیرد تا نحوه رفتار مواد تحت فشار بالا را بررسی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Moreover, surveyors are sometimes pressurised by the subcontractor to overpay, particularly when output has been restricted during adverse weather conditions.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، گاهی اوقات نقشه برداران توسط پیمانکار فرعی برای پرداخت اضافی تحت فشار قرار می گیرند، به ویژه زمانی که خروجی در شرایط نامساعد جوی محدود شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، surveyors گاهی توسط پیمان کار فرعی به overpay تحت فشار قرار می گیرند، به خصوص هنگامی که خروجی در طول شرایط نامساعد آب و هوا محدود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No one should feel pressurised into slimming.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نباید برای لاغری احساس فشار کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نباید نسبت به لاغری گرایش داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It usually comes in disposable pressurised containers or cartridges, although larger stoves may use refillable containers.
[ترجمه گوگل]معمولاً در ظروف یا کارتریج های یکبار مصرف تحت فشار عرضه می شود، اگرچه اجاق های بزرگتر ممکن است از ظروف قابل شارژ مجدد استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]این ماده معمولا در ظروف تحت فشار تحت فشار قرار می گیرد، اگرچه اجاق بزرگتری ممکن است از ظروف refillable استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The plant, an older-style, Soviet-designed pressurised water reactor, has been plagued by problems for several years.
[ترجمه گوگل]این نیروگاه، یک رآکتور آب تحت فشار به سبک قدیمی‌تر و طراحی شوروی، چندین سال است که با مشکلاتی مواجه بوده است
[ترجمه ترگمان]این کارخانه که یک رآکتور آبی تحت فشار تحت فشار شوروی است چندین سال است که دچار مشکل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They pressurised me to stay.
[ترجمه گوگل]به من فشار آوردند که بمانم
[ترجمه ترگمان]از من خواستند که بمانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objectors at the Sizewell pressurised water reactor inquiry will make this very point.
[ترجمه گوگل]معترضان در تحقیق راکتور آب تحت فشار Sizewell به این نکته اشاره می کنند
[ترجمه ترگمان]objectors در پرس و جوی رآکتور آب تحت فشار بیش از حد تحت فشار قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Animals might mature faster: a pressurised poultry house, for example, could hurry chickens to earlier adulthood.
[ترجمه گوگل]حیوانات ممکن است سریعتر بالغ شوند: برای مثال، یک مرغداری تحت فشار، می تواند جوجه ها را به بزرگسالی زودتر برساند
[ترجمه ترگمان]حیوانات ممکن است سریع تر باشند: یک خانه poultry تحت فشار، برای مثال، می تواند جوجه ها را به بزرگسالی برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In today's pressurised environment, feeling unusually tired is an accepted part of life for many people.
[ترجمه گوگل]در محیط پرفشار امروزی، احساس خستگی غیرمعمول بخشی پذیرفته شده از زندگی برای بسیاری از افراد است
[ترجمه ترگمان]در محیط تحت فشار امروزی، احساس خستگی غیر عادی بخشی از زندگی برای بسیاری از مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They also feel more pressurised to lose their virginity early.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین برای از دست دادن زودهنگام باکرگی خود تحت فشار بیشتری هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین احساس فشار بیشتری برای از دست دادن بکارت خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The vat is then pressurised, forcing the liquid into the wood.
[ترجمه گوگل]سپس خمره تحت فشار قرار می گیرد و مایع را به داخل چوب می برد
[ترجمه ترگمان]سپس مالیات به فشار فشرده می شود و مایع را به داخل چوب فشار می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But there are also many women who feel pressurised into continuing to breastfeed when they just want their bodies back after pregnancy and childbirth.
[ترجمه گوگل]اما بسیاری از زنان نیز هستند که برای ادامه شیردهی در شرایطی که می خواهند بدنشان پس از بارداری و زایمان برگردد، تحت فشار هستند
[ترجمه ترگمان]اما بسیاری از زنان نیز وجود دارند که تحت فشار قرار دارند تا پس از بارداری و زایمان، به شیردهی ادامه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The UN and other international agencies have been pressurised into leaving, the world's media have been excluded and critical local journalists have been exiled, disappeared or murdered.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل و دیگر آژانس‌های بین‌المللی تحت فشار قرار گرفته‌اند تا از آنجا خارج شوند، رسانه‌های جهان کنار گذاشته شده‌اند و روزنامه‌نگاران منتقد محلی تبعید، ناپدید یا به قتل رسیده‌اند
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل و دیگر موسسات بین المللی تحت فشار قرار گرفته اند، رسانه های جهان حذف یا کشته شده اند، ناپدید شده اند یا کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fracture toughness against pressurised thermal shock, do you know what a pressurised thermal shock is?
[ترجمه گوگل]چقرمگی شکست در برابر شوک حرارتی تحت فشار، آیا می دانید شوک حرارتی تحت فشار چیست؟
[ترجمه ترگمان]چقرمگی شکست در برابر شوک حرارتی فشرده، آیا می دانید یک شوک حرارتی تحت فشار قرار دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He has spent four one-hour sessions in the hyperbaric therapy unit - a pressurised cabin into which pure oxygen is fed.
[ترجمه گوگل]او چهار جلسه یک ساعته را در واحد درمانی هایپرباریک گذرانده است - یک کابین تحت فشار که اکسیژن خالص در آن تغذیه می شود
[ترجمه ترگمان]او چهار ساعت را در واحد درمان hyperbaric - یک کابین فشرده که اکسیژن خالص به آن تغذیه می شود، گذرانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pressurized, having the internal cabin pressure regulated (in an airplane)

پیشنهاد کاربران

بپرس