1. The idea of covering an Obama presser with stuff like that--and clandestinely to boot--OMG, can you stand the fear?
[ترجمه گوگل]ایده پوشاندن یک فشار دهنده اوباما با چیزهایی مانند آن - و به طور مخفیانه برای بوت کردن - OMG، آیا می توانید ترس را تحمل کنید؟
[ترجمه ترگمان]ایده پوشش دادن یک رئیس جمهور اوباما با چیزهایی مانند آن - - و محرمانه برای بوت - خدای، آیا شما می توانید ترس را تحمل کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Set bobbin presser 1 down to make the winder come in contact with the belt.
[ترجمه گوگل]پرس بوبین 1 را پایین بیاورید تا سیم پیچ با تسمه تماس پیدا کند
[ترجمه ترگمان]bobbin presser ۱ را تنظیم کنید تا the که با کمربند تماس پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Transfer the trotter from the presser cooker to the wok and bring to a boil. Add in dried chili and flavoured with salt.
[ترجمه گوگل]تروتر را از پرس پز به ووک منتقل کنید و بگذارید بجوشد فلفل قرمز خشک شده و با نمک طعم دار شده اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]the را از دیگ زودپز به the انتقال داده و بجوشانید به فلفل خشک اضافه کنید و طعم نمک را مزه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The direct shear test on rigid presser was carried out to examine the load - deformation curve.
[ترجمه گوگل]آزمایش برش مستقیم بر روی پرس صلب برای بررسی منحنی بار - تغییر شکل انجام شد
[ترجمه ترگمان]تست برش مستقیم بر روی presser صلب انجام شد تا منحنی تغییر شکل بار بررسی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The special presser lifting mechanism of this machine has applied for the National Patent of Invention.
[ترجمه گوگل]مکانیزم بالابر پرس مخصوص این دستگاه برای ثبت اختراع ملی درخواست داده است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم ویژه بلند کردن presser این ماشین برای اختراع ملی اختراع درخواست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Still, Mr. Presser said, we can change the way we do business.
[ترجمه گوگل]با این حال، آقای پرسر گفت، ما می توانیم شیوه تجارت خود را تغییر دهیم
[ترجمه ترگمان]با این وجود، آقای presser گفت: ما می توانیم طرز کار را عوض کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Let the machine draw the chiffon under the presser foot all by itself.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید دستگاه نوعی پارچه ابریشمی را به تنهایی زیر پای پرس بکشد
[ترجمه ترگمان]بگذار دستگاه chiffon را زیر پای presser بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Holding the ripstop at the rear as well as the front of the presser foot helps to keep any location keys together.
[ترجمه گوگل]نگه داشتن ریپس استاپ در عقب و همچنین جلوی پای پرس به نگه داشتن کلیدهای مکان در کنار هم کمک می کند
[ترجمه ترگمان]نگه داشتن the در قسمت عقب و جلو پای presser به حفظ هر گونه کلید در کنار هم کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Changing Needle Raise the needle by turning the balance wheel toward you and lower the presser foot.
[ترجمه گوگل]تعویض سوزن با چرخاندن چرخ تعادل به سمت خود سوزن را بالا بیاورید و پای فشار را پایین بیاورید
[ترجمه ترگمان]تغییر Needle سوزن را با چرخاندن چرخ تعادل به سمت خود و پایین آوردن پای presser بالا ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A proximity-switch controls the position of the culture shell and the operation of the cap opener and presser.
[ترجمه گوگل]یک سوئیچ مجاورت موقعیت پوسته کشت و عملکرد درب بازکن و پرس را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]سوییچ مجاورتی، موقعیت پوسته فرهنگ و عملکرد of و presser را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But it is a clever solution, making the handheld presser a keyboard, mouse and TV controller rolled into one.
[ترجمه گوگل]اما این یک راه حل هوشمندانه است که پرس دستی را به یک صفحه کلید، ماوس و کنترل تلویزیون تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]اما این یک راه حل هوشمندانه است که باعث می شود دستی به صفحه کلید، ماوس و کنترل تلویزیون تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The overlock machine uses a foot pedal to raise and lower the presser foot.
[ترجمه گوگل]دستگاه اورکلاک از یک پدال پا برای بالا و پایین بردن پای پرس استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]ماشین overlock از یک پدال گاز برای بالا بردن و پایین آوردن پای presser استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The automatic and multiple-functional bubble packing machine Model DPP-140 is mainly composed of automatic heating bubbler, drug-loader, printer, heating sealer, presser, stroking cutter and counter.
[ترجمه گوگل]دستگاه بسته بندی حباب اتوماتیک و چند منظوره مدل DPP-140 عمدتاً از حبابگر گرمایشی خودکار، لودر دارو، چاپگر، سیلر حرارتی، پرس، برش نوازش و شمارنده تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مدل ماشین بسته بندی خودکار و چند منظوره \"DPP - ۱۴۰\" عمدتا متشکل از سیستم های گرمایش اتوماتیک، بارکننده drug، چاپگر، heating، presser، presser، و cutter است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. "Today, it's all about service to the ticket buyer," Mr. Presser said.
[ترجمه گوگل]آقای پرسر گفت: «امروز همه چیز در مورد خدمات به خریدار بلیط است
[ترجمه ترگمان]آقای presser گفت: \" امروزه، همه چیز در مورد خدمات به خریدار بلیط است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید