presiding judge
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
• قاضی ریاست کننده
• قاضی ارشد جلسه
• قاضی مسئول دادگاه
- - -
## 🔸 تعریف ها:
1. ** ( حقوقی – اصلی ) :** قاضی ای که مسئولیت اداره ی جلسه ی دادگاه را بر عهده دارد، روند محاکمه را هدایت می کند و تصمیم های کلیدی درباره ی رویه ی قضایی می گیرد.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: The presiding judge announced the verdict.
قاضی ریاست کننده حکم را اعلام کرد.
2. ** ( اداری – عمومی ) :** فردی که در یک جلسه یا هیئت، نقش مدیریت و هدایت بحث ها را دارد.
- - -
## 🔸 مترادف ها:
chief judge – senior judge – head judge – judge in charge
- - -
## 🔸 مثال ها:
• The presiding judge maintained order in the courtroom.
قاضی ریاست کننده نظم دادگاه را حفظ کرد.
• The presiding judge gave instructions to the jury.
قاضی ریاست کننده به هیئت منصفه دستورالعمل داد.
• The presiding judge signed the final judgment.
قاضی ریاست کننده حکم نهایی را امضا کرد.
• قاضی ریاست کننده
• قاضی ارشد جلسه
• قاضی مسئول دادگاه
- - -
## 🔸 تعریف ها:
1. ** ( حقوقی – اصلی ) :** قاضی ای که مسئولیت اداره ی جلسه ی دادگاه را بر عهده دارد، روند محاکمه را هدایت می کند و تصمیم های کلیدی درباره ی رویه ی قضایی می گیرد.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: The presiding judge announced the verdict.
قاضی ریاست کننده حکم را اعلام کرد.
2. ** ( اداری – عمومی ) :** فردی که در یک جلسه یا هیئت، نقش مدیریت و هدایت بحث ها را دارد.
- - -
## 🔸 مترادف ها:
- - -
## 🔸 مثال ها:
قاضی ریاست کننده نظم دادگاه را حفظ کرد.
قاضی ریاست کننده به هیئت منصفه دستورالعمل داد.
قاضی ریاست کننده حکم نهایی را امضا کرد.
قاضی رسیدگی کننده
( حقوق ) قاضی ناظر