ریاست - مدیریت - اداره - مراقبت - سرپرستی کردن، مسئول بودن
Clinton presided over the longest period of peacetime economic expansion in American history.
کلینتون طولانی ترین دوره ی انبساط اقتصادی دوران صلح در تاریخ آمریکا را مدیریت کرد.
... [مشاهده متن کامل]
Presiding Over You
مراقب تان هستند.
Here he is presiding over last year's homecoming.
اینجا او مسئول بازگشت دانشجوها به دانشکده بوده است.
Who preside over the congregation, and what does doing so involve
سرپرستی جماعت با چه کسی است و این کار شامل چه چیزهایی می شود؟
کلینتون طولانی ترین دوره ی انبساط اقتصادی دوران صلح در تاریخ آمریکا را مدیریت کرد.
... [مشاهده متن کامل]
مراقب تان هستند.
اینجا او مسئول بازگشت دانشجوها به دانشکده بوده است.
سرپرستی جماعت با چه کسی است و این کار شامل چه چیزهایی می شود؟
بیانیه
ریاست یک برنامه، رویداد و یا فعالیت ( معمولا مهم ) را بر عهده داشتن
بر یک برنامه و یا فعالیت نظارت داشتن
to be in charge of a meeting, trial, etc. or during an important event
to be in charge of a meeting or activity
بر یک برنامه و یا فعالیت نظارت داشتن
سرپرستی و نظارت کردن
ریاست کردن بر
مسئول بودن، تحت کنترل داشتن، کنترل کردن