امر گرایی، دستور گرایی
ساده بگم، یعنی میان واسه همه نسخه می پیچن. prescription یعنی نسخه. به عبارتی، میگن باید چکار کنی چکار نکنی. که هم تو حوزه ی زبان و هم اخلاق بکار میره.
prescriptivism ( فلسفه )
واژه مصوب: تجویزگرایی
تعریف: یکی از دیدگاه های ناشناخت گرایی اخلاقی که، برخلاف عاطفی انگاری، قائل به این است که احکام اخلاقی اگرچه صدق پذیر نیستند، بیانگر توصیه ها یا اوامری هستند که کلیت پذیرند
واژه مصوب: تجویزگرایی
تعریف: یکی از دیدگاه های ناشناخت گرایی اخلاقی که، برخلاف عاطفی انگاری، قائل به این است که احکام اخلاقی اگرچه صدق پذیر نیستند، بیانگر توصیه ها یا اوامری هستند که کلیت پذیرند
اصطلاحی است که یعنی زبان باید درچارچوب یک سری از قوانین خاصی باشد
تجویز گرایی