presciently


از روی غیب دانی

جمله های نمونه

1. And Warren E. Buffett presciently observed five years ago that derivatives were "financial weapons of mass destruction, carrying dangers that, while now latent, are potentially lethal. "
[ترجمه گوگل]و وارن ای بافت پنج سال پیش پیش‌بینی کرده بود که مشتقات «سلاح‌های مالی کشتار جمعی هستند و خطراتی را به همراه دارند که در حال حاضر پنهان هستند، اما بالقوه کشنده هستند»
[ترجمه ترگمان]و وارن ای بافت presciently پنج سال پیش مشاهده کرد که این مشتقات \"سلاح های مالی تخریب جمعی\" بوده اند و خطراتی را حمل می کنند که در عین حال پنهان، بالقوه مرگبار هستند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And he bravely and presciently took a huge writedown by selling a $30 billion portfolio of CDOs for 2cents on the dollar.
[ترجمه گوگل]و او شجاعانه و با هوشیاری با فروش 30 میلیارد دلار پرتفوی CDOها به قیمت 2 سنت بر دلار، دستمزد زیادی را برداشت
[ترجمه ترگمان]و او شجاعانه و presciently با فروش ۳۰ میلیارد دلاری CDOs به قیمت ۲ سنت در دلار، writedown عظیمی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But Reagan's speech presciently identified Berlin as the proving ground of Gorbachev's intentions to open up the communist bloc.
[ترجمه گوگل]اما سخنرانی ریگان پیشاپیش برلین را به عنوان محل اثبات نیات گورباچف ​​برای گشایش بلوک کمونیستی معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]اما سخنرانی ریگان برلین را به عنوان زمین اثبات نیت گورباچف اعلام کرد که جبهه کمونیست را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. More presciently than they superiors, these workers grasped the economic situation.
[ترجمه گوگل]این کارگران عاقلانه تر از مافوق خود، وضعیت اقتصادی را درک کردند
[ترجمه ترگمان]این کارگران بیش از روسای خود وضعیت اقتصادی را درک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He argued -- hopefully and presciently -- that South-South trade could change the world for the better.
[ترجمه گوگل]او استدلال کرد - امیدوارانه و پیشگوانه - که تجارت جنوب و جنوب می تواند جهان را به سمت بهتر تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]او استدلال کرد که تجارت جنوب - جنوب می تواند دنیا را برای بهتر شدن تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yet he also presciently warned against Karl Marx's aspiration for a "dictatorship of the proletariat, " writing in 1868 that "socialism without liberty is slavery and brutality.
[ترجمه گوگل]با این حال، او همچنین پیشاپیش نسبت به آرزوی کارل مارکس برای «دیکتاتوری پرولتاریا» هشدار داد و در سال 1868 نوشت که «سوسیالیسم بدون آزادی بردگی و وحشیگری است
[ترجمه ترگمان]با این وصف، او همچنین نسبت به آرزوی کارل مارکس برای \"دیکتاتوری پرولتاریا\" هشدار داد و در سال ۱۸۶۸ نوشت که سوسیالیسم بدون آزادی بردگی و وحشیگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most presciently, China seems to have learned the major lesson of public diplomacy: product trumps packaging every time.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که چین درس اصلی دیپلماسی عمومی را آموخته است: محصول هر بار بر بسته بندی غلبه می کند
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم چین، به نظر می رسد که چین درس اصلی دیپلماسی مردمی را فرا گرفته است: هر بار محصول بر روی بسته بندی برتری می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He pointed presciently to countries such as China and India that were building their modernisation plans around science.
[ترجمه گوگل]او پیشاپیش به کشورهایی مانند چین و هند اشاره کرد که برنامه‌های نوسازی خود را حول محور علم می‌سازند
[ترجمه ترگمان]او به کشورهایی مانند چین و هند اشاره کرد که در حال ساخت برنامه های مدرن سازی خود در اطراف علم بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Robert Shiller, a Yale economist who has presciently issued warnings about overpriced equities and houses, has already suggested that farmland might be the subject of the next bubble.
[ترجمه گوگل]رابرت شیلر، اقتصاددان دانشگاه ییل که پیشاپیش هشدارهایی را درباره قیمت‌های بیش از حد سهام و خانه‌ها صادر کرده است، قبلاً پیشنهاد کرده است که زمین‌های کشاورزی ممکن است موضوع حباب بعدی باشد
[ترجمه ترگمان]روبرت Shiller، یک اقتصاددان ییل که هشدارهای مربوط به قیمت گران بها و خانه های گران قیمت را صادر کرده است، پیش از این پیشنهاد کرده بود که زمین های کشاورزی ممکن است موضوع حباب بعدی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is now accepted as a masterpiece of biography, presciently modern in its vivid, easy style.
[ترجمه گوگل]اکنون به عنوان یک شاهکار بیوگرافی پذیرفته شده است که به سبک روشن و آسان آن بسیار مدرن است
[ترجمه ترگمان]این سبک در حال حاضر به عنوان شاهکاری از زندگینامه به نام presciently مدرن در سبک ساده و ساده آن پذیرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yet even the fact of her absence was cause for congratulation, for what she had presciently foretold had come to pass.
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی غیبت او دلیلی برای تبریک بود، زیرا آنچه او از پیش پیشگویی کرده بود محقق شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، حتی در غیاب او هم برای تبریک گفتن به چیزهایی که پیش بینی کرده بود تبریک می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The static subjects of Wang Qingsong s pithy tales often convey a sinister quiet, as if the footage is being held at pause, like a detectives eye moving presciently through a possible crime scene.
[ترجمه گوگل]سوژه‌های ثابت داستان‌های تلخ وانگ کینگ سونگ اغلب یک سکوت شوم را منتقل می‌کنند، گویی فیلم در حالت مکث نگه داشته می‌شود، مانند چشمی که کارآگاهی با هوشیاری در صحنه جنایت احتمالی حرکت می‌کند
[ترجمه ترگمان]موضوعات ایستا از داستان سرایی وانگ s اغلب یک سکوت شوم را منتقل می کنند، انگار که فیلم در سکوت نگه داشته می شود، درست مانند یک کارآگاه که از طریق یک صحنه جرم ممکن به حرکت در می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Navtej Dhillon, a former Brookings Institution fellow who led a project to study youth in the Middle East, spoke presciently in 2008 about the challenges facing the region.
[ترجمه گوگل]ناوتی دیلون، یکی از همکاران سابق موسسه بروکینگز که پروژه ای را برای مطالعه جوانان در خاورمیانه رهبری می کرد، در سال 2008 در مورد چالش های پیش روی منطقه صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]Navtej Dhillon، عضو سابق موسسه بروکینگز که طرحی را برای مطالعه جوانان در خاور میانه رهبری می کرد، در سال ۲۰۰۸ درباره چالش های پیش روی این منطقه سخن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was on our Fifth Anniversary cover as a TWolf but, perhaps presciently, he wasn't wearing a jersey.
[ترجمه گوگل]او در کاور پنجمین سالگرد ما به عنوان یک TWolf حضور داشت، اما، شاید از نظر پیش‌بینی، پیراهن نپوشیده بود
[ترجمه ترگمان]او در قسمت پنجم ما بود، به عنوان یک TWolf، اما شاید presciently، او یک پیراهن تنش نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• with foresight, with knowledge of events before they happen

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : prescience
✅️ صفت ( adjective ) : prescient
✅️ قید ( adverb ) : presciently

بپرس