prepotency

/prɪˈpoʊtnsiː//prɪˈpəʊtənsɪ/

معنی: غلبه، قدرت کامل، نفوذ بسیار، تفوق بسیار
معانی دیگر: (قدرت یا نفوذ) برتری، تفوق، تسلط، چیرگی، (زیست شناسی) چیرگی وراثتی، (وراثت) چیرگی

جمله های نمونه

1. They not only considered the prepotency, but also were influenced by other complicated social factors on the problem of mate selection.
[ترجمه گوگل]آنها نه تنها قدرت را در نظر گرفتند، بلکه تحت تأثیر سایر عوامل اجتماعی پیچیده در مسئله انتخاب همسر قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها نه تنها the را در نظر گرفتند، بلکه تحت تاثیر عوامل اجتماعی پیچیده دیگری در مورد مساله انتخاب همسر قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For the prepotency and healthy of human, the prevention and cure of toxoplasmosis is very important. The manufacture of Toxoplasma gondii's vaccine becomes urgent.
[ترجمه گوگل]برای تقویت و سلامت انسان، پیشگیری و درمان توکسوپلاسموز بسیار مهم است ساخت واکسن توکسوپلاسما گوندی ضروری است
[ترجمه ترگمان]برای the و سلامت انسان، پیش گیری و درمان of بسیار مهم است ساخت واکسن Toxoplasma gondii ضروری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The paper analyses the Heilongjiang's comparative prepotency, and propose the suggestion to government and enterprise on organic food exploit.
[ترجمه گوگل]این مقاله قدرت نسبی Heilongjiang را تحلیل می‌کند و پیشنهادی را به دولت و شرکت در مورد بهره‌برداری از مواد غذایی ارگانیک پیشنهاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله the تطبیقی Heilongjiang را تجزیه و تحلیل می کند و پیشنهاد دولت و شرکت در مورد بهره برداری غذایی ارگانیک را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The prepotency of criminal definitive fact has a special scope and extent, based on the higher standard of proof.
[ترجمه گوگل]صلاحیت حقیقت قطعی کیفری، بر اساس معیار بالاتر اثبات، از دامنه و گستره خاصی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]The یک حقیقت قطعی دارای دامنه و محدوده ویژه ای است که بر پایه استاندارد بالاتر اثبات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It simply cannot be argued that this stallion is a beginning unto himself, the founder of a new dynasty and a stallion of almost supernatural prepotency.
[ترجمه گوگل]به سادگی نمی توان استدلال کرد که این اسب نر آغازی است برای خودش، بنیانگذار یک سلسله جدید و اسب نر با قدرتی تقریباً ماوراء طبیعی
[ترجمه ترگمان]می توان استدلال کرد که این نریان آغاز خود است، بنیانگذار سلسله جدید و یک اسب نر تقریبا ماورای طبیعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion: The quality of the new kit is as good as that of Genmany and this new kit can be used in clinical test of prepotency for its high quality in specificity and sensitivity.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: کیفیت کیت جدید در حد جنمان است و این کیت جدید به دلیل کیفیت بالا از نظر ویژگی و حساسیت می‌تواند در تست‌های بالینی پرتوانی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: کیفیت کیت جدید به همان خوبی است که از Genmany و این کیت جدید می تواند در تست بالینی of برای کیفیت بالای آن در ویژگی و حساسیت استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion:Improving the work of family planning, strengthening the education of prepotency knowledge and developing high quantity of family planning service should be advocated on rural areas.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: بهبود کار تنظیم خانواده، تقویت آموزش دانش برتری و توسعه حجم بالای خدمات تنظیم خانواده باید در مناطق روستایی مورد حمایت قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: بهبود کار برنامه ریزی خانواده، تقویت آموزش دانش prepotency و توسعه میزان بالای خدمات تنظیم خانواده باید در مناطق روستایی مورد حمایت قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion Detection and treatment of toxoplasmosis infection during pregnancy can reduce plumb fetal transmission and prepotency.
[ترجمه گوگل]نتيجه گيري: تشخيص و درمان عفونت توکسوپلاسموز در دوران بارداري مي تواند باعث کاهش انتقال و پيشرفت جنيني شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کشف و درمان عفونت toxoplasmosis در دوران بارداری می تواند plumb و prepotency را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To investigate the risk factors of abnormal intrapartum fetal heart rate(FHR) tracing, increase the prepotency rate.
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی عوامل خطر ردیابی غیرطبیعی ضربان قلب جنین در داخل زایمان (FHR)، میزان پیش‌توانی را افزایش داد
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی عوامل خطر ضربان قلب غیر عادی (()، ردیابی، افزایش نرخ prepotency
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How to decrease the preterm prevalence, to enhance preterm livability is the fundamental strategy of prepotency.
[ترجمه گوگل]چگونگی کاهش شیوع زودرس، افزایش زیست پذیری زودرس، استراتژی اساسی پرتوانی است
[ترجمه ترگمان]چگونگی کاهش شیوع preterm، برای افزایش زیست پذیری preterm، استراتژی بنیادی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غلبه (اسم)
win, prevalence, victory, conquest, predominance, domination, winning, dominance, prepotency

قدرت کامل (اسم)
prepotency

نفوذ بسیار (اسم)
prepotency

تفوق بسیار (اسم)
prepotency

انگلیسی به انگلیسی

• superiority, predominance, preeminence; strong influence, strong power

پیشنهاد کاربران

بپرس