preparatory school

/preˈperəˌtɔːriˈskuːl//prɪˈpærətr̩iskuːl/

دبیرستان آمادگی (برای آماده سازی جهت ورود به دانشگاه)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a usu. private secondary school that prepares students for college.

جمله های نمونه

1. I was then sent to an ordinary preparatory school for boys.
[ترجمه گوگل]سپس به یک مدرسه مقدماتی معمولی پسرانه فرستاده شدم
[ترجمه ترگمان]سپس مرا به یک مدرسه راهنمایی معمولی برای پسران فرستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nursing homes, student residences and preparatory schools of discreet reputation have taken over from the merchants.
[ترجمه گوگل]خانه‌های سالمندان، خوابگاه‌های دانشجویی و مدارس مقدماتی شهرت احتیاط را از تجار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]خانه های پرستاری، اقامتگاه های دانش آموزان و مدارس مقدماتی شهرت محتاطانه از طرف تجار برداشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Preparatory schools in Oxford, their relative value for money.
[ترجمه گوگل]مدارس مقدماتی در آکسفورد، ارزش نسبی آنها برای پول
[ترجمه ترگمان]مدارس مقدماتی آکسفورد، ارزش نسبی آن ها برای پول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After attending two preparatory schools, he was admitted as a scholar to Winchester College in 175
[ترجمه گوگل]پس از گذراندن دو مدرسه مقدماتی، در سال 175 به عنوان یک دانش پژوه در کالج وینچستر پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]پس از شرکت در دو مدرسه مقدماتی، او در سال ۱۷۵ به عنوان یک دانشمند در کالج وینچستر پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Must are preparatory schools, but some keep children to A-level standard.
[ترجمه گوگل]باید مدارس مقدماتی باشند، اما برخی از آنها کودکان را در سطح استاندارد A نگه می دارند
[ترجمه ترگمان]باید مدارس مقدماتی باشند، اما برخی کودکان را به استاندارد سطح بالا نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You should go first college preparatory school before your university dream come ture.
[ترجمه گوگل]شما باید قبل از اینکه رویای دانشگاه شما محقق شود، ابتدا به مدرسه مقدماتی کالج بروید
[ترجمه ترگمان]شما باید قبل از اینکه رویای دانشگاه به پایان برسد، به مدرسه مقدماتی کالج بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A preparatory school is a private junior school, where parents pay for their childre's education.
[ترجمه گوگل]مدرسه مقدماتی یک مدرسه خصوصی است که در آن والدین هزینه تحصیل فرزند خود را پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]یک مدرسه مقدماتی یک مدرسه راهنمایی خصوصی است که در آن والدین هزینه تحصیل childre را می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To be enrolled in and attend a preparatory school.
[ترجمه گوگل]برای ثبت نام و حضور در یک مدرسه مقدماتی
[ترجمه ترگمان]ثبت نام در مدرسه و رفتن به مدرسه مقدماتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her son is studying in a preparatory school.
[ترجمه گوگل]پسرش در یک مدرسه مقدماتی درس می خواند
[ترجمه ترگمان]پسرش در یک مدرسه مقدماتی درس می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I am attending college preparatory school.
[ترجمه گوگل]من در مدرسه مقدماتی کالج شرکت می کنم
[ترجمه ترگمان]من به مدرسه مقدماتی کالج می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He made teaching his career and taught history and mathematics in preparatory schools in Somerset.
[ترجمه گوگل]او شغل خود را تدریس کرد و تاریخ و ریاضیات را در مدارس مقدماتی سامرست تدریس کرد
[ترجمه ترگمان]او به حرفه خود ادامه داد و تاریخ و ریاضیات را در مدارس مقدماتی در سامرست تدریس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her family, like mine, was a respectable working-class one, her father being the groundsman at a private preparatory school.
[ترجمه گوگل]خانواده او، مانند من، یک خانواده محترم از طبقه کارگر بودند، پدرش زمین گیر یک مدرسه مقدماتی خصوصی بود
[ترجمه ترگمان]خانواده او، مانند من، یک طبقه کارگر آبرومند بود که پدرش در مدرسه مقدماتی خصوصی استخدام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Undismayed, she sent me to a first-class crammer for two terms, and Brian to another preparatory school.
[ترجمه گوگل]بدون ترس، او مرا برای دو ترم به یک کلاس اول و برایان را به یک مدرسه مقدماتی دیگر فرستاد
[ترجمه ترگمان]undismayed، او مرا به کلاس اول کلاس اول فرستاد و برایان به مدرسه مقدماتی دیگری رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Trustees of the Harpur Charity were asked to admit the female children of the House to their preparatory school.
[ترجمه گوگل]از متولیان موسسه خیریه هارپور خواسته شد تا فرزندان دختر خانه را در مدرسه مقدماتی خود بپذیرند
[ترجمه ترگمان]از اعضای هیات امنای موسسه خیریه Harpur خواسته شد که بچه های زن خانه را به مدرسه راهنمایی خود اعتراف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• school that prepares its students to enter college
a preparatory school is the same as a prep school; a formal expression.

پیشنهاد کاربران

بپرس