premolar


معنی: دندان اسیای کوچک، مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
معانی دیگر: دندان پیش آسیا (میان دندان های آسیا و انیاب)، پیش کرسی، دندان اسیاب کوچک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: in front of the molar teeth.

(2) تعریف: preceding, and later replaced by, the molar teeth.
اسم ( noun )
• : تعریف: a tooth growing in front of the molar teeth.

جمله های نمونه

1. But he was reciting a list of my premolars and incisors and showed no interest.
[ترجمه گوگل]اما او لیستی از دندان های پرمولر و دندان های ثنایای من را می خواند و علاقه ای نشان نمی داد
[ترجمه ترگمان]اما داشت فهرستی از خمیر دندان و دندان مرا می خواند و هیچ علاقه ای نشان نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Absence of more than two first premolars or absence of a first and a second premolar.
[ترجمه گوگل]عدم وجود بیش از دو دندان پرمولر اول یا عدم وجود پرمولر اول و دوم
[ترجمه ترگمان]نبود بیش از دو سال اول و یا غیبت یک و دومین بار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Carnassial : Last premolar of upper jaw, first molar of lower jaw.
[ترجمه گوگل]کارناسیال: آخرین پرمولر فک بالا، مولر اول فک پایین
[ترجمه ترگمان]Carnassial: آخرین بار فک بالا، فک پایینی فک پایینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unfortunately, the fourth premolar in the upper jaw is quite large and looks like the first molar in the lower jaw; it is known as a carnassial tooth.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، پرمولر چهارم در فک بالا بسیار بزرگ است و شبیه دندان مولر اول فک پایین است آن را به عنوان یک دندان کارناسیال می شناسند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، the چهارم در فک بالایی کاملا بزرگ است و به نظر می رسد که اولین مولار در فک پایینی است؛ این فک به عنوان دندان carnassial شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Adults have eight premolar teeth, two next to each canine tooth in the upper and lower jaw. Their job is to chew and grind up food.
[ترجمه گوگل]بزرگسالان دارای هشت دندان پرمولر هستند که دو دندان در کنار هر دندان نیش در فک بالا و پایین قرار دارند کار آنها جویدن و آسیاب کردن غذا است
[ترجمه ترگمان]بزرگسالان دارای هشت دندان premolar هستند که دو دندان در کنار هر دندان نیش در فک بالایی و پایینی دارند کار آن ها جویدن و آسیاب کردن غذا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They had four first premolar extraction, but the outcomes were not so satisfied.
[ترجمه گوگل]آنها چهار دندان پرمولر اول را کشیدند، اما نتایج چندان راضی کننده نبود
[ترجمه ترگمان]آن ها چهار دندان اول آسیاب کوچک را داشتند، اما نتیجه آن چندان راضی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The third premolar and the first molar of miniature pigs inclinate mesially, and are similar with the first premolar and the first molar of the human beings.
[ترجمه گوگل]دندان پرمولر سوم و مولر اول خوک های مینیاتوری به صورت مزیالی متمایل می شوند و شبیه دندان پرمولر اول و مولر اول انسان هستند
[ترجمه ترگمان]سومین مولار و اولین مولار pigs مینیاتوری به نام inclinate mesially، و با اولین premolar و اولین مولار موجودات انسانی شبیه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This article presents a 13-year-old female patient with an impacted maxillary second premolar which is incomplete root formation. The impacted tooth was surgically repositioned to normal occlusion.
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک بیمار زن 13 ساله با پرمولر دوم نهفته فک بالا که تشکیل ریشه ناقص است، ارائه می شود دندان نهفته با جراحی به حالت اکلوژن طبیعی تغییر مکان داد
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک بیمار زن ۱۳ ساله را در حالی نشان می دهد که یک بیمار گونه بالا را تحت تاثیر قرار می دهد که تشکیل ریشه کامل ندارد این دندان آسیب دیده با جراحی تغییر کرده و به انسداد نرمال تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To evaluate the effect of autotransplantation impacted anterior tooth and premolar.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر اتوپیوند نهفته دندان قدامی و پرمولر
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر of بر دندان قدامی و دندان قدامی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unlimited amalgam ( silver ) filings for posterior teeth due to decay. Posterior teeth means premolar & molar.
[ترجمه گوگل]براده های نامحدود آمالگام (نقره) برای دندان های خلفی به دلیل پوسیدگی دندان خلفی به معنی پرمولر و مولر است
[ترجمه ترگمان]آمالگام (نقره)نامحدود (نقره)برای دندان عقبی ناشی از پوسیدگی است دندان های پیشین به معنی premolar & هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To evaluate the effect of autotransplantation of impacted anterior tooth and premolar.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر اتوپیوند دندان قدامی نهفته و پرمولر
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر of دندان قدامی و دندان قدامی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After treatment the changes of dental arch width in first and second premolar region were larger than that of cuspid and first molar regions.
[ترجمه گوگل]پس از درمان تغییرات عرض قوس دندانی در ناحیه پرمولر اول و دوم بیشتر از ناحیه کاسپید و مولر اول بود
[ترجمه ترگمان]پس از درمان تغییرات عرض قوس دندان در ناحیه اول و دوم، بزرگ تر از that و اولین ناحیه مولار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To construct the fine 3 D model of the maxillary first premolar for finite element analyzes ( FEA ).
[ترجمه گوگل]هدف: ساخت مدل سه بعدی ظریف پرمولر اول فک بالا برای آنالیز اجزای محدود (FEA)
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک مدل سه بعدی از the اول آرواره بالا برای تجزیه و تحلیل آلمان محدود (FEA)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The retention of the clasp molar is greater than premolar in the same condition of undercut.
[ترجمه گوگل]گیر مولر کلاسپ بیشتر از پرمولر در شرایط مشابه آندرکات است
[ترجمه ترگمان]نگهداری مولار شکر بیشتر از premolar در شرایط زیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This appliance provides 50 gm force to intrude the lower 4 th premolar.
[ترجمه گوگل]این دستگاه نیروی 50 گرمی را برای نفوذ به پرمولر چهارم پایینی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این دستگاه ۵۰ گرم را برای وارد شدن به ۴ درجه پایین فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دندان اسیای کوچک (اسم)
premolar

مربوط به دندانهای اسیاب کوچک (صفت)
premolar

تخصصی

[علوم دامی] دندان پیش آسیایی، آسیای کوچک .
[بهداشت] آسیای کوچک

انگلیسی به انگلیسی

• tooth located between the molars and the incisors, bicuspid tooth
of a premolar, of a bicuspid tooth, of a tooth located between the molars and incisors

پیشنهاد کاربران

premolar ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: آسیای کوچک
تعریف: چهارمین و پنجمین دندان از خط میانی در هر چارَک دندانگان دائمی که بعد از نیش و قبل از دندان های آسیا قرار دارند|||متـ . پیش آسیا

بپرس