premiership

/preˈmɪrˌʃɪp//ˈpremɪəʃɪp/

معنی: اولویت، نخست وزیری، دفتر نخست وزیری، مقام نخست وزیری
معانی دیگر: نخست وزیری، دفتر نخست وزیری، مقام نخست وزیری، اولویت

جمله های نمونه

1. his rise to premiership
ارتقا او به نخست وزیری

2. The President designated him for premiership.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور او را به سمت نخست وزیری منصوب کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور \"him\" رو برای \"premiership\" انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her election to the premiership set the seal on a remarkable political career.
[ترجمه گوگل]انتخاب او به نخست‌وزیری مهری بر یک حرفه سیاسی قابل توجه گذاشت
[ترجمه ترگمان]انتخاب او به نخست وزیری، مهر بر یک شغل سیاسی قابل توجه را تنظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Manchester United licked Chelsea in an English Premiership match.
[ترجمه گوگل]منچستریونایتد در بازی لیگ برتر انگلیس موفق شد چلسی را لیس بزند
[ترجمه ترگمان]منچستر یونایتد در بازی Premiership تیم چلسی را شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Eden began his premiership in a businesslike fashion even though he had decided on an instant election.
[ترجمه گوگل]ادن نخست‌وزیر خود را به شیوه‌ای تجاری آغاز کرد، حتی اگر تصمیم به انتخابات فوری گرفته بود
[ترجمه ترگمان]ای دن با این که در یک انتخابات آنی تصمیم گرفته بود با لحنی جدی شروع به حرف زدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was offered the premiership.
[ترجمه گوگل]به او پیشنهاد نخست وزیری داده شد
[ترجمه ترگمان] اون به \"premiership\" پیشنهاد داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I hadn't bothered getting a Premiership card for this seasons away games.
[ترجمه گوگل]من برای بازی های خارج از خانه این فصل حوصله دریافت کارت لیگ برتر را نداشتم
[ترجمه ترگمان]من به خاطر این فصل ها به خودم زحمت نمی دادم که یک کارت اعتباری برای این فصل بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His entire premiership until now has been devoted to winning the election.
[ترجمه گوگل]تمام دوران نخست وزیری او تا کنون وقف پیروزی در انتخابات شده است
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر او تا کنون به پیروزی در انتخابات اختصاص یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the Premiership his main ambition, will not be too disappointed if his team miss out.
[ترجمه گوگل]با جاه طلبی اصلی او در لیگ برتر، اگر تیمش از دست بدهد، خیلی ناامید نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]در صورتی که تیم پروژه از دست برود، تیم او به شدت جاه طلبی خود را از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Leicester Tigers clinched their third consecutive Premiership title.
[ترجمه گوگل]لستر تایگرز سومین قهرمانی متوالی خود در لیگ برتر را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]ببرهای Leicester سومین عنوان متوالی خود را به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Early in her first premiership it caused her a moment of acute embarrassment.
[ترجمه گوگل]در اوایل اولین نخست‌وزیری‌اش، لحظه‌ای از شرمندگی او را به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]اوایل، در اولین فرصت، یک لحظه دست پاچگی و اضطراب شدید او را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet Mr Andreotti moved smoothly into the premiership.
[ترجمه گوگل]با این حال آقای آندرئوتی به آرامی به سمت نخست وزیری رفت
[ترجمه ترگمان]با این حال آقای Andreotti به سمت نخست وزیری رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wakefield had too much strength for Premiership side Workington as they scored10 tries on their way to a 56-6 win.
[ترجمه گوگل]ویکفیلد قدرت زیادی برای تیم پریمیشپ ورکینگتون داشت زیرا آنها در راه پیروزی 56-6 10 تلاش کردند
[ترجمه ترگمان]ویکفیلد بیش از اندازه برای تیم Premiership قدرت دارد، چرا که آن ها در راه رسیدن به یک پیروزی ۵۶ - ۶ تلاش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Premiership One title winners Leicester claimed another award when Austin Healey was named player of the season.
[ترجمه گوگل]برنده عنوان لیگ برتر، لستر، زمانی که آستین هیلی به عنوان بهترین بازیکن فصل انتخاب شد، جایزه دیگری گرفت
[ترجمه ترگمان]Premiership یکی از برندگان عنوان \"لس تر\"، زمانی که \"آوستین\" به عنوان بازیکن این فصل انتخاب شد، یک جایزه دیگر را بر عهده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اولویت (اسم)
precedence, preference, priority, precedency, hegemony, premiership

نخست وزیری (اسم)
premiership

دفتر نخست وزیری (اسم)
premiership

مقام نخست وزیری (اسم)
premiership

انگلیسی به انگلیسی

• position of the chief official, position of the leader
premiership is the position of being the leader of a government, or the time during which someone holds this position.

پیشنهاد کاربران

بپرس