premeditation

/priˌmedəˈteɪʃn̩//ˌpriːmedɪˈteɪʃn̩/

معنی: عمد، قصد قبلی
معانی دیگر: تعمد، (جنایت با) قصد قبلی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of planning, arranging, or thinking about in advance.

(2) تعریف: in law, an amount of plotting or forethought great enough to show intent to commit a crime.

جمله های نمونه

1. That, thought Dalgliesh, would point to premeditation, or to the instinctive precaution of a knowledgeable expert.
[ترجمه گوگل]دالگلیش فکر می‌کرد که این به پیش‌اندیشی یا احتیاط غریزی یک متخصص آگاه اشاره می‌کند
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که این کار به قصد قبلی عمدی است یا به خاطر احتیاط غریزی یک کارشناس اطلاعات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There had therefore been a certain amount of premeditation.
[ترجمه گوگل]بنابراین مقدار مشخصی از پیش‌اندیشی وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]به همین جهت مقدار مشخصی از قصد قبلی به دست آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I do it without premeditation, as naturally and wearily as if I did it every night.
[ترجمه گوگل]من این کار را بدون پیش‌اندیشی انجام می‌دهم، به‌طور طبیعی و خسته‌کننده، گویی هر شب آن را انجام می‌دهم
[ترجمه ترگمان]این کار را بدون قصد قبلی انجام می دهم، به طور طبیعی و با خستگی، مثل اینکه هر شب این کار را کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From these interviews, some viewers will infer clearheaded premeditation of murder.
[ترجمه گوگل]از این مصاحبه‌ها، برخی از بینندگان به پیش‌اندیشی واضح قتل پی خواهند برد
[ترجمه ترگمان]از این مصاحبه ها، برخی از بینندگان clearheaded از قتل عمد را استنباط می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For all the planning and premeditation, coincidences, fate, greed, and lust really screw things up.
[ترجمه گوگل]با همه برنامه ریزی ها و پیش بینی ها، تصادفات، سرنوشت، حرص و طمع و شهوت واقعاً همه چیز را خراب می کند
[ترجمه ترگمان]برای همه برنامه ریزی و نقشه قبلی، تصادف، سرنوشت، طمع و شهوت، واقعا همه چیز را خراب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Premeditation ( Subtlety Talent ) has had its range increased to 30 yards.
[ترجمه گوگل]Premeditation (استعداد ظریف) دامنه آن به 30 یارد افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]premeditation (استعداد Subtlety)دامنه آن تا ۳۰ یارد افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With crimes of passion, there's no premeditation.
[ترجمه گوگل]با جنایات ناشی از اشتیاق، هیچ برنامه ریزی قبلی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]با توجه به جنایات عشقی هیچ قصد قبلی ای در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The premeditation of planned action becomes commercial precalculation of expected costs and expected proceeds.
[ترجمه گوگل]پیش بینی اقدام برنامه ریزی شده به پیش محاسبه تجاری هزینه های مورد انتظار و درآمدهای مورد انتظار تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]قصد قبلی برای اقدام برنامه ریزی شده به precalculation تجاری از هزینه های مورد انتظار و عواید مورد انتظار تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The judge finally concluded there was insufficient evidence of premeditation.
[ترجمه گوگل]قاضی در نهایت به این نتیجه رسید که شواهد کافی مبنی بر برنامه ریزی قبلی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]قاضی سرانجام به این نتیجه رسید که شواهدی از قصد قبلی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He has to straddle a little bit on the question of premeditation.
[ترجمه گوگل]او باید کمی روی مسئله پیش‌اندیشی گام بردارد
[ترجمه ترگمان]اون باید یه کم به این مساله فکر کنه که قصد قبلی رو داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But were the essential elements of first-degree murder present-malice and premeditation?
[ترجمه گوگل]اما آیا عناصر اساسی قتل درجه اول، سوء نیت و عمد بود؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا عوامل اساسی قتل عمد درجه اول یعنی بدخواهی و قصد قبلی وجود داشتند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The prosecution laboured long on the amount of time the whittling had taken which therefore proved considerable premeditation.
[ترجمه گوگل]دادستانی مدت زیادی روی مدت زمانی که ضرب و شتم طول کشیده بود کار کرد که در نتیجه نشان داد که از قبل برنامه ریزی قابل توجهی داشت
[ترجمه ترگمان]در طی این مدت، دادستان مدت زیادی مشغول کار کردن بود، و پس از آن که آن چوب ها را برداشته بودند، به همین جهت قصد قبلی را داشتند که این کار را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shadow Dance: The cool downs on Sap, Garrotte, Ambush, Cheap Shot, Premeditation, Pickpocket, and Disarm Trap are no longer increased while this ability is activated.
[ترجمه گوگل]رقص سایه: تا زمانی که این توانایی فعال است، رقص های خنک در Sap، Garrotte، Ambush، Cheap Shot، Premeditation، Pickpocket و Disarm Trap دیگر افزایش نمی یابد
[ترجمه ترگمان]رقص سایه: بلندی های خنک روی Sap، Garrotte، ambush، Shot، premeditation، جیب بری و تله Disarm دیگر افزایش پیدا نمی کنند در حالی که این توانایی فعال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عمد (اسم)
end, malice, aim, aforethought, purpose, intent, intention, premeditation, animus, resolve

قصد قبلی (اسم)
premeditation

تخصصی

[حقوق] قصد قبلی، تصمیم قبلی، عمد

انگلیسی به انگلیسی

• planning ahead of time, plotting in advance; previous deliberation, previous intent
premeditation is thinking about something or planning it before you actually do it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : premeditate
✅️ اسم ( noun ) : premeditation
✅️ صفت ( adjective ) : premeditated
✅️ قید ( adverb ) : premeditatedly
the fact of thinking about or carefully planning to do something, especially a crime or something unpleasant
فکر کردن یا بطور دقیق برنامه ریزی کردن برای انجام کاری، بویژه ارتکاب یک جنایت یا کاری ناخوشایند
...
[مشاهده متن کامل]

Because the jury did not think there was premeditation, it convicted him of a lesser crime
Perhaps the most disturbing aspect of her remarks was their premeditation

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/premeditation
پیش دارو
برنامه ریزیکردن برای انجام کاری

بپرس