premedication
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
دامپزشکی و علوم دامی
پیش دارو، دارو پیش بیهوشی ( preanesthetic )
پیش دارو، دارو پیش بیهوشی ( preanesthetic )
premedication ( پزشکی )
واژه مصوب: پیشدرمان
تعریف: هر ماده یا عملی که جهت مهیا ساختن بیمار برای درمان اصلی تجویز شود
واژه مصوب: پیشدرمان
تعریف: هر ماده یا عملی که جهت مهیا ساختن بیمار برای درمان اصلی تجویز شود
بنام خدا
باسلام،
سداتیو یا ارام بخشی ضعیف که قبل از عمل جراحی ( یکی دو ساعت قبل ) به بیمار جهت رفع اضطراب تزریق میشود. با تشکر.
باسلام،
سداتیو یا ارام بخشی ضعیف که قبل از عمل جراحی ( یکی دو ساعت قبل ) به بیمار جهت رفع اضطراب تزریق میشود. با تشکر.
پزشکی: داروهای خواب آور اولیه ( خواب پایه ) ، قبل از بیهوشی عمومی