premedical


معنی: دوره مقدماتی پزشکی، وابسته به پیشپزشکی
معانی دیگر: وابسته به دوره ی پیش پزشکی، پیش پزشکی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to a course of study preparatory to medical training.

جمله های نمونه

1. The report suggests competencies for premedical and medical school science education, recognizing that there may be multiple routes to gaining a competency.
[ترجمه گوگل]این گزارش صلاحیت‌هایی را برای آموزش علوم پیش‌پزشکی و دانشکده‌های پزشکی پیشنهاد می‌کند، با توجه به این که ممکن است راه‌های متعددی برای کسب یک شایستگی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این گزارش صلاحیت آموزش علوم پزشکی و علوم پزشکی را نشان می دهد و تشخیص می دهد که ممکن است چندین مسیر برای کسب صلاحیت وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I see many students taking 2premedical courses with joyless 2tenacity.
[ترجمه گوگل]من دانش‌آموزان زیادی را می‌بینم که 2 دوره‌های پیش‌پزشکی را با سرسختی بدون شادی می‌گذرانند
[ترجمه ترگمان]من بسیاری از دانش آموزان را می بینم که ۲ رشته premedical را با سرسختی joyless ۲ محروم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My college education was a science-based, premedical curriculum permitting only a few electives that I invariably devoted to courses in literature.
[ترجمه گوگل]تحصیلات دانشگاهی من یک برنامه درسی مبتنی بر علم و پیش‌پزشکی بود که فقط به چند درس انتخابی اجازه می‌داد که همیشه به دروس ادبیات اختصاص می‌دادم
[ترجمه ترگمان]تحصیلات دانشگاهی من یک برنامه آموزشی مبتنی بر علم بود که تنها به تعداد کمی از electives ها اجازه می داد که به دوره های ادبی اختصاص داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A premedical program of study.
[ترجمه گوگل]یک برنامه تحصیلی پیش پزشکی
[ترجمه ترگمان]برنامه premedical مطالعه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The book, third edition, is a comprehensive textbook created primarily for medical and premedical students.
[ترجمه گوگل]این کتاب، ویرایش سوم، یک کتاب درسی جامع است که عمدتاً برای دانشجویان پزشکی و پیش‌پزشکی ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]کتاب، ویرایش سوم، یک کتاب درسی جامع است که در درجه اول برای دانشجویان پزشکی و premedical ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. While recommending new competencies such as biochemistry and statistics, the report's committee opposes a net increase in premedical science requirements.
[ترجمه گوگل]کمیته گزارش در حالی که صلاحیت های جدیدی مانند بیوشیمی و آمار را توصیه می کند، با افزایش خالص نیازهای علوم پیش پزشکی مخالف است
[ترجمه ترگمان]در حالی که شایستگی های جدیدی از قبیل بیوشیمی و آمار را توصیه می کند، کمیته گزارش با افزایش خالص در الزامات علوم premedical مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It should be taught for its strangeness, and for the ambiguity of its meaning. It should be taught to premedical students, who need lessons early in their careers about the uncertainties in science.
[ترجمه گوگل]باید به خاطر عجیب بودنش و برای ابهام معنایش آموزش داد باید به دانش‌آموزان پیش‌پزشکی که در ابتدای کارشان به درس‌هایی در مورد عدم قطعیت‌های علم نیاز دارند، آموزش داده شود
[ترجمه ترگمان]باید به خاطر غرابت و ابهام معنای آن آموزش داده شود باید به دانشجویان premedical آموزش داده شود که در ابتدای کار خود در مورد عدم قطعیت ها در علم به درس نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods We randomly selected 200 examination papers from 361 examination papers of year 2004 premedical students of clinical medicine, and then analyzed them.
[ترجمه گوگل]روش ها: ما به طور تصادفی 200 مقاله امتحانی را از 361 مقاله امتحانی دانشجویان پزشکی بالینی سال 2004 انتخاب و سپس آن ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم
[ترجمه ترگمان]روش های ما به طور تصادفی ۲۰۰ مقاله آزمایشی را از ۳۶۱ مقاله آزمایشی در سال ۲۰۰۴ premedical دانشجویان پزشکی بالینی انتخاب کرده و سپس آن ها را آنالیز کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To analyze the final examination paper on pathology of our year 2004 premedical students specializing in clinical medicine and evaluate the teaching quality.
[ترجمه گوگل]هدف تجزیه و تحلیل مقاله امتحان نهایی در مورد آسیب شناسی سال 2004 دانشجویان پیش پزشکی متخصص در پزشکی بالینی و ارزیابی کیفیت تدریس
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل مقاله آزمایش نهایی در مورد آسیب شناسی سال ۲۰۰۴ دانشجویان premedical متخصص در پزشکی بالینی و ارزیابی کیفیت آموزش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In college(Sentence dictionary), I did not hesitate to select a premedical curriculum.
[ترجمه گوگل]در کالج (فرهنگ جملات)، من در انتخاب یک برنامه درسی پیش پزشکی تردید نکردم
[ترجمه ترگمان]در فرهنگ (حکم جمله)، من در انتخاب یک برنامه آموزشی premedical تردید نکردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I suggest strengthening the undergraduate curriculum in psychology and improved education for premedical and medical students to prepare them better to understand natural diversity.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد من تقویت برنامه درسی کارشناسی روانشناسی و بهبود آموزش برای دانشجویان پیش پزشکی و پزشکی است تا آنها را برای درک بهتر تنوع طبیعی آماده کند
[ترجمه ترگمان]من پیشنهاد می کنم که برنامه درسی دوره کارشناسی در رشته روانشناسی را تقویت کرده و تحصیل را برای دانشجویان پزشکی و دانشجویان پزشکی بهبود بخشد تا آن ها را برای درک تنوع طبیعی آماده سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوره مقدماتی پزشکی (صفت)
premedical

وابسته به پیش پزشکی (صفت)
premedical

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to studies that prepare students for medical school; prior to medical school, prior to the study of medicine

پیشنهاد کاربران

بپرس