prelate

/ˈprelət//ˈprelət/

معنی: خلیفه، اسقف اعظم، مطران، کشیش ارشد
معانی دیگر: اسقف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: prelatic (adj.), prelateship (n.)
• : تعریف: a church official of high rank, such as a bishop.

- The prelate was pleased with his visit to the parish church.
[ترجمه گوگل] روحانی از بازدید وی از کلیسای محله خوشحال شد
[ترجمه ترگمان] اسقف اعظم از دیدار کشیش کلیسا خشنود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The line of the living began with prelates in grand clothes, the Pope leading.
[ترجمه گوگل]صف زندگان با پیشوایان در لباس های بزرگ و رهبری پاپ آغاز شد
[ترجمه ترگمان]خط زندگی با سران کلیسا با لباس های مجلل آغاز شد، و پاپ رهبری آن را بر عهده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The newly elected prelate still needed ecclesiastical consecration before he could exercise his pastoral functions.
[ترجمه گوگل]پیشوای تازه منتخب قبل از اینکه بتواند وظایف شبانی خود را انجام دهد، هنوز نیاز به تقدیس کلیسایی داشت
[ترجمه ترگمان]اسقف تازه برگزیده، پیش از آنکه بتواند وظایف شبانی خود را انجام دهد، به وقف کلیسا نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The court of Gascony, composed of prelates and barons, was to be consulted to this end.
[ترجمه گوگل]دربار گاسکونی، متشکل از پیشوایان و بارون‌ها، باید برای این منظور مشورت می‌کرد
[ترجمه ترگمان]دربار of، که از سران روحانی و بارونها تشکیل شده بود، با این هدف مورد مشورت قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Primates and prelates exercised political power most effectively when they were moving in support of magnate opposition; against united barons they were impotent.
[ترجمه گوگل]نخستی ها و پیشوایان زمانی که در حمایت از اپوزیسیون نجیب زاده حرکت می کردند، قدرت سیاسی را به بهترین نحو اعمال می کردند در برابر بارون های متحد آنها ناتوان بودند
[ترجمه ترگمان]Primates و روحانیان عالیمقام بسیاری از قدرت سیاسی را هنگامی که در راه حمایت از مخالفان قطب مخالف حرکت می کردند، به طور موثر اعمال کردند؛ در برابر اربابان متحد، آن ها از لحاظ جنسی ناتوان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The prelates were concerned, as explicit statements show, primarily to defend the church's liberties.
[ترجمه گوگل]همانطور که بیانیه‌های صریح نشان می‌دهد، رهبران در درجه اول به دفاع از آزادی‌های کلیسا توجه داشتند
[ترجمه ترگمان]روحانیان عالیمقام، به عنوان یک نمایش صریح، در وهله اول برای دفاع از آزادی های کلیسا، نگران بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nobody is a civil lord, a prelate or a bishop while he is in mortal sin.
[ترجمه گوگل]هیچ کس یک ارباب مدنی، یک روحانی یا یک اسقف نیست، در حالی که او در گناه مرگبار است
[ترجمه ترگمان]هیچ کس لرد civil، یک مطران، یک اسقف، در حالی که او در گناه فانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A high prelate has his own private room.
[ترجمه گوگل]یک روحانی عالی رتبه اتاق خصوصی خود را دارد
[ترجمه ترگمان]یک اسقف اعظم دارای اتاق خصوصی خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hymn was over, the prelate had began to deliver his discourse.
[ترجمه گوگل]سرود به پایان رسید، روحانی شروع به ارائه سخنرانی خود کرده بود
[ترجمه ترگمان]سرود به پایان رسیده بود، اسقف اعظم سخن خود را به پایان رسانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Italian-born prelate is an expert in dealing with China Church affairs.
[ترجمه گوگل]روحانی ایتالیایی الاصل در رسیدگی به امور کلیسای چین متخصص است
[ترجمه ترگمان]اسقف ایتالیایی زاده ایتالیا، یک متخصص در زمینه رسیدگی به امور کلیسای چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Do you know the name of that prelate?
[ترجمه گوگل]آیا نام آن روحانی را می دانید؟
[ترجمه ترگمان]شما اسم اسقف را می دانید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The retired prelate told visitors that he gave his health condition "full marks" but said he felt tired as his fast entered the final day.
[ترجمه گوگل]پیشوای بازنشسته به بازدیدکنندگان گفت که وضعیت سلامتی خود را "نمرات کامل" می‌دهد، اما گفت که با ورود روزه‌اش به روز آخر احساس خستگی می‌کند
[ترجمه ترگمان]اسقف بازنشسته به بازدید کنندگان گفت که وضعیت سلامتی خود را \"علامت کامل\" داده است، اما گفت که او احساس خستگی می کند زیرا روزه خود را در آخرین روز به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Christian prelate and martyr who led Christians in North Africa during persecution by the Roman emperors Decius and Valerian.
[ترجمه گوگل]پیشوای مسیحی و شهیدی که مسیحیان شمال آفریقا را در جریان آزار و شکنجه امپراتوران روم دسیوس و والرین رهبری کرد
[ترجمه ترگمان]اسقف مسیحی و شهید مسیحی که مسیحیان را در شمال آفریقا طی آزار و اذیت و آزار از Valerian و Valerian رهبری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Give me", said the prelate, a just tribunal, or allow me to meet my accusers face to face in your presence. "
[ترجمه گوگل]به من بدهید»، رئیس دادگاه عادلانه گفت، یا به من اجازه دهید که در حضور شما با متهمانم رو در رو ملاقات کنم
[ترجمه ترگمان]مرد روحانی، که فقط یک محکمه بود، گفت: \" به من بدهید، یا اجازه بدهید که در حضور شما با چهره accusers ملاقات کنم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The bad life of a prelate means that his subjects do not receive orders and the other sacraments.
[ترجمه گوگل]زندگی بد یک روحانی به این معنی است که رعایای او دستورات و سایر عبادات را دریافت نمی کنند
[ترجمه ترگمان]زندگی بد یک اسقف به این معنی است که اتباع او دستورها و آیینه ای مقدس دیگری را دریافت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Italian-born missionary and prelate who introduced Christianity to southern Britain and in 598 was ordained as the first archbishop of Canterbury.
[ترجمه گوگل]مبلغ و روحانی ایتالیایی الاصل که مسیحیت را به جنوب بریتانیا معرفی کرد و در سال 598 به عنوان اولین اسقف اعظم کانتربری منصوب شد
[ترجمه ترگمان]missionary و اسقف اعظم ایتالیا که مسیحیت را به بریتانیای جنوبی معرفی کرد و در ۵۹۸، به عنوان نخستین اسقف اعظم کانتربری، منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خلیفه (اسم)
apprentice, caliph, prelate, vicar, vicegerant

اسقف اعظم (اسم)
prelate, archbishop, exarch

مطران (اسم)
prelate, archbishop, metropolitan

کشیش ارشد (اسم)
prelate, primate

انگلیسی به انگلیسی

• bishop, priest of high position
a prelate is a clergyman of high rank, for example a bishop or an archbishop; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A high - ranking member of the clergy; a bishop or archbishop 🧝‍♂️
🔍 مترادف: Clergyman, bishop
✅ مثال: The prelate delivered an inspiring sermon to the congregation.
راهب اعظم کیش بودایی

بپرس