prejudgment

/priˈdʒədʒmənt//priˈdʒədʒmənt/

معنی: تصدیق بلا تصور، قضاوت قبل از وقوع
معانی دیگر: تصدیق بلا تصور، قضاوت قبل از وقوع

مترادف ها

تصدیق بلا تصور (اسم)
preconception, prejudgment

قضاوت قبل از وقوع (اسم)
prejudgment

انگلیسی به انگلیسی

• act of passing judgment ahead of time, act of sentencing in advance; advance decision, early ruling

پیشنهاد کاربران

پیش داوری
مثال:
We don't need prejudgments or prejudices.
ما به پیش داوری یا تعصب نیاز نداریم.
پیشداوری ، تصدیق بلاتصور

بپرس