1. Scientists often cannot date precisely archeological or prehistorical findings.
[ترجمه گوگل]دانشمندان اغلب نمی توانند به طور دقیق یافته های باستان شناسی یا ماقبل تاریخ را تعیین کنند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان اغلب نمی توانند به طور دقیق یافته های باستان شناسی یا prehistorical را مشخص کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانشمندان اغلب نمی توانند به طور دقیق یافته های باستان شناسی یا prehistorical را مشخص کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Survey of prehistorical seas was based upon stars and land and sea points.
[ترجمه گوگل]بررسی دریاهای ماقبل تاریخ بر اساس ستارگان و نقاط خشکی و دریایی بود
[ترجمه ترگمان]بررسی دریاهای آزاد بر مبنای ستاره ها و نقاط دریا و دریا استوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بررسی دریاهای آزاد بر مبنای ستاره ها و نقاط دریا و دریا استوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In the prehistorical society, human social activities were greatly limited by nature, owing to the low production capacity and the primitive way of thinking.
[ترجمه گوگل]در جامعه ماقبل تاریخ، فعالیتهای اجتماعی بشر به دلیل ظرفیت تولید پایین و طرز تفکر بدوی، طبیعتاً محدود بود
[ترجمه ترگمان]در جامعه prehistorical، فعالیت های اجتماعی انسانی به دلیل ظرفیت تولید کم و روش اولیه تفکر، به شدت محدود بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در جامعه prehistorical، فعالیت های اجتماعی انسانی به دلیل ظرفیت تولید کم و روش اولیه تفکر، به شدت محدود بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There are three stages in ancient Chinese history before Qin Han Dynasties:prehistorical countries, quasi concentrated power country, power- concentrated and unified country.
[ترجمه گوگل]در تاریخ چین باستان قبل از سلسله های چین هان سه مرحله وجود دارد: کشورهای ماقبل تاریخ، کشور قدرت شبه متمرکز، کشور متمرکز بر قدرت و کشور متحد
[ترجمه ترگمان]سه مرحله در تاریخ چین باستان وجود دارد که قبل از چین سلسله هان (چین): کشورهای prehistorical، کشور قدرت متمرکز، قدرت متمرکز و یکپارچه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سه مرحله در تاریخ چین باستان وجود دارد که قبل از چین سلسله هان (چین): کشورهای prehistorical، کشور قدرت متمرکز، قدرت متمرکز و یکپارچه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In prehistorical times, Yao, Shun and Yu all set their capital in Shanxi.
[ترجمه گوگل]در دوران ماقبل تاریخ، یائو، شون و یو همگی پایتخت خود را در شانشی قرار دادند
[ترجمه ترگمان]در زمان های prehistorical، یائو، Shun و یو همگی سرمایه خود را در Shanxi تنظیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در زمان های prehistorical، یائو، Shun و یو همگی سرمایه خود را در Shanxi تنظیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Being rapt in writing was something prehistorical for me till then.
[ترجمه گوگل]تا آن زمان برای من هیجان زده بودن در نوشتن چیزی ماقبل تاریخ بود
[ترجمه ترگمان]من تا آن موقع در نویسندگی غرق شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من تا آن موقع در نویسندگی غرق شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Two similar prehistorical pottery inscriptions were found recently from Yinxiangcheng and Shijiahe, two famous prehistoric sites in the Jianghan area.
[ترجمه گوگل]دو کتیبه سفالی ماقبل تاریخ مشابه اخیراً از Yinxiangcheng و Shijiahe، دو مکان معروف ماقبل تاریخ در منطقه Jianghan پیدا شده است
[ترجمه ترگمان]دو لوح زمرد مشابه نیز به تازگی از Yinxiangcheng و Shijiahe، دو منطقه معروف به ماقبل تاریخ در ناحیه Jianghan پیدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو لوح زمرد مشابه نیز به تازگی از Yinxiangcheng و Shijiahe، دو منطقه معروف به ماقبل تاریخ در ناحیه Jianghan پیدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This paper has probed into the relativity of Exorcise, Shaman and Yoga with prehistorical culture origin and psychological and physical healing.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی نسبیت جن گیری، شمن و یوگا با خاستگاه فرهنگ ماقبل تاریخ و شفای روانی و جسمانی پرداخته است
[ترجمه ترگمان]این مقاله در زمینه نسبیت of، Shaman و یوگا با منشا فرهنگی prehistorical و شفا فیزیکی و فیزیکی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله در زمینه نسبیت of، Shaman و یوگا با منشا فرهنگی prehistorical و شفا فیزیکی و فیزیکی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Brought to the Pavilion are numerous Mexican rare treasures from cities of various ages: the prehistorical age, colonial age, and modern age.
[ترجمه گوگل]گنجینههای کمیاب مکزیکی از شهرهایی در سنین مختلف به پاویون آورده شده است: دوران ماقبل تاریخ، عصر استعمار و عصر مدرن
[ترجمه ترگمان]چندین گنجینه کمیاب مکزیکی از شهرهای مختلف وجود دارند: سن پیری، سن مستعمراتی، و عصر مدرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چندین گنجینه کمیاب مکزیکی از شهرهای مختلف وجود دارند: سن پیری، سن مستعمراتی، و عصر مدرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The purpose of the BIBT institute is locked in seeking the origin of prehistorical civilizations, especially "the civilized homology".
[ترجمه گوگل]هدف موسسه BIBT جستجوی منشأ تمدن های ماقبل تاریخ، به ویژه "همسانی متمدن" است
[ترجمه ترگمان]هدف موسسه BIBT به دنبال منشا تمدن های prehistorical به خصوص \"the متمدن\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف موسسه BIBT به دنبال منشا تمدن های prehistorical به خصوص \"the متمدن\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This paper has probed into the relativity of Exorcise, Shaman and Yoga with a view to prehistorical culture origin and psychological and physical healing.
[ترجمه گوگل]این مقاله با نگاهی به خاستگاه فرهنگ ماقبل تاریخ و شفای روانی و جسمانی به بررسی نسبیت جن گیری، شمن و یوگا پرداخته است
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی نسبیت of، Shaman و یوگا با توجه به خاستگاه فرهنگ prehistorical و درمان روانی و فیزیکی پرداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی نسبیت of، Shaman و یوگا با توجه به خاستگاه فرهنگ prehistorical و درمان روانی و فیزیکی پرداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. So it turns out that radiocarbon dating works for a lot of prehistorical art.
[ترجمه گوگل]بنابراین معلوم می شود که تاریخ گذاری رادیوکربن برای بسیاری از هنرهای ماقبل تاریخ مفید است
[ترجمه ترگمان]بنابراین مشخص شد که قرارهای عشقی radiocarbon برای بسیاری از آثار هنری prehistorical کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین مشخص شد که قرارهای عشقی radiocarbon برای بسیاری از آثار هنری prehistorical کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Anywhere from Eastern to western, during the childhood of human beings, in the track of prehistorical art, poem, music, dancing were all combined as a whole.
[ترجمه گوگل]در هر نقطه از شرق تا غرب، در دوران کودکی انسان، در مسیر هنر پیش از تاریخ، شعر، موسیقی، رقص، همه با هم ترکیب میشدند
[ترجمه ترگمان]هر جایی از شرقی تا غربی، در دوران کودکی انسان ها، در مسیر هنر prehistorical، شعر، موسیقی، رقص همگی با هم ترکیب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر جایی از شرقی تا غربی، در دوران کودکی انسان ها، در مسیر هنر prehistorical، شعر، موسیقی، رقص همگی با هم ترکیب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The forming of city has its historical process and Chinese cities begins from the prehistorical cities.
[ترجمه گوگل]شکل گیری شهر روند تاریخی خود را دارد و شهرهای چین از شهرهای ماقبل تاریخ آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]تشکیل شهر دارای فرآیند تاریخی خود و شهرهای چین از شهرهای prehistorical است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تشکیل شهر دارای فرآیند تاریخی خود و شهرهای چین از شهرهای prehistorical است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید