preheating


علوم مهندسى : پیش گرمکنى

جمله های نمونه

1. Preheat the oven to a temperature of 200 degrees Celsius.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 200 درجه سانتیگراد گرم کنید
[ترجمه ترگمان]اجاق را به دمای ۲۰۰ درجه سانتیگراد تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Preheat the oven to 200 degrees C.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 200 درجه سانتی گراد گرم کنید
[ترجمه ترگمان]گاز را به دمای ۲۰۰ درجه سانتیگراد تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stuff the turkey, then put it into a pre-heated oven.
[ترجمه گوگل]بوقلمون را پر کنید، سپس آن را در فر از قبل گرم شده قرار دهید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بوقلمون رو درست کنه بعد اونو توی یه اجاق گرم قرار بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Preheat the oven to 400 degrees.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 400 درجه گرم کنید
[ترجمه ترگمان]تنظیم کوره را تا دمای ۴۰۰ درجه افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bake for 5-7 minutes in a preheated oven.
[ترجمه گوگل]به مدت 5-7 دقیقه در فر از قبل گرم شده بپزید
[ترجمه ترگمان]برای ۵ تا ۷ دقیقه در فر preheated فر بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Preheat the oven to gas Mark
[ترجمه گوگل]فر را روی گاز علامت گذاری کنید
[ترجمه ترگمان]اجاق را به علامت گاز وصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cook the pie for 20 minutes in a pre-heated oven.
[ترجمه گوگل]پای را به مدت 20 دقیقه در فر از قبل گرم شده بپزید
[ترجمه ترگمان]کیک را به مدت ۲۰ دقیقه در یک فر قبل از حرارت بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Preheat the oven to gas mark
[ترجمه گوگل]فر را روی علامت گاز از قبل گرم کنید
[ترجمه ترگمان]اتصال کوره به نقطه گازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Preheat the oven to 425 degrees.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 425 درجه گرم کنید
[ترجمه ترگمان]فر را به ۴۲۵ درجه تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bake in the preheated oven for 25 minutes or until golden brown.
[ترجمه گوگل]در فر از قبل گرم شده به مدت 25 دقیقه یا تا زمانی که قهوه ای طلایی شود بپزید
[ترجمه ترگمان]تا ۲۵ دقیقه در فر قرار دهید تا قهوه ای طلایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Spoon the mixture on to the biscuit base and cook in a pre-heated oven.
[ترجمه گوگل]مخلوط را با قاشق روی پایه بیسکویتی ریخته و در فر از قبل گرم شده بپزید
[ترجمه ترگمان]مخلوط را به پایه بیسکویت اضافه کنید و در یک فر قبل از حرارت بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was also the first to use controlled pre-heating of boiler feed-water.
[ترجمه گوگل]همچنین اولین باری بود که از پیش گرمایش کنترل شده آب تغذیه دیگ بخار استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین این اولین بار بود که از قبل از گرمایش آب تغذیه با کنترل از پیش کنترل شده استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Preheat the oven to 375 degrees.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 375 درجه گرم کنید
[ترجمه ترگمان]به ۳۷۵ درجه سانتیگراد در فر ۳۷۵ درجه سانتیگراد نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Power is instantaneous, which means that no preheating time is required, so overall cooking times are reduced.
[ترجمه گوگل]برق آنی است، به این معنی که نیازی به زمان پیش گرم کردن نیست، بنابراین زمان پخت کلی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]قدرت آنی است، که به این معنی است که هر زمان پیش از گرم کردن مورد نیاز است، بنابراین زمان های پخت کلی کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[پلیمر] پیش گرمادهی، گرمادهی ترکیبات قبل از قالبگیری به منظور تسهیل در عملیات یا کاهش چرخه قالبگیری.

انگلیسی به انگلیسی

• heating beforehand, warming ahead of time

پیشنهاد کاربران

preheating ( جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب )
واژه مصوب: پیش گرمایش
تعریف: حرارت دادن اجسام تا دماهای میانه به منظور آماده سازی برای عملیات بعدی و صرفه جویی در انرژی

بپرس