1. physicians use the prefix "dr. "
پزشکان از عنوان "دکتر" استفاده می کنند.
2. in the word "reexamination" ,"re" is a prefix
در واژه ی ((بازآزمایی)) ((باز)) پیشوند است.
3. Car insurance policies have the prefix MC .
[ترجمه گوگل]بیمه نامه های خودرو دارای پیشوند MC هستند
[ترجمه ترگمان]سیاست های بیمه اتومبیل the MC است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To telephone from the US use the prefix 011 33 before the numbers given here.
[ترجمه گوگل]برای تلفن از ایالات متحده از پیش شماره 011 33 قبل از شماره های داده شده در اینجا استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای تلفن از آمریکا، قبل از اینکه اعداد ارایه شده در اینجا، از the، ۳۳، ۳۳ استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Following pruning, the prefix with the consequent highest likelihood is expanded, producing a new prefix.
[ترجمه گوگل]پس از هرس، پیشوند با بیشترین احتمال در نتیجه گسترش یافته و یک پیشوند جدید تولید می کند
[ترجمه ترگمان]پس از هرس، پیشوند با بالاترین احتمال در حال توسعه است و یک پیشوند جدید ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The various lines of dancers took the prefix of the cinema building they were appearing in.
[ترجمه گوگل]ردیف های مختلف رقصنده ها پیشوند ساختمان سینمایی را گرفتند که در آن ظاهر می شدند
[ترجمه ترگمان]خطوط مختلف رقصندگان، پیشوند ساختمان سینما را که آن ها در آن ظاهر شده بودند، گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Answer: a. Why: Use hyphens with a prefix and a proper noun.
[ترجمه گوگل]جواب: الف چرا: از خط فاصله با پیشوند و اسم خاص استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]پاسخ: جواب چرا: از hyphens با یک پیشوند و یک اسم مناسب استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Un- is a productive prefix.
9. The combined length of message plus prefix can be at most 254 characters. The prefix must not contain a tab character.
[ترجمه گوگل]طول ترکیبی پیام به اضافه پیشوند حداکثر می تواند 254 کاراکتر باشد پیشوند نباید دارای کاراکتر تب باشد
[ترجمه ترگمان]طول ترکیبی پیام به علاوه پیشوند می تواند با حداکثر ۲۵۴ کاراکتر باشد پیشوند نباید حاوی نویسه tab باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The ANCC shall encode the company prefix in accordance with relevant state standard.
[ترجمه گوگل]ANCC باید پیشوند شرکت را مطابق با استاندارد دولتی مربوطه رمزگذاری کند
[ترجمه ترگمان]The باید پیشوند شرکت را مطابق با استاندارد ایالتی مربوطه کدگذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. An abbreviation for the prefix kilo, that is, 1000 in decimal notation.
[ترجمه گوگل]مخفف پیشوند کیلو، یعنی 1000 در نماد اعشاری
[ترجمه ترگمان]یک واژه خلاصه برای هر کیلو، یعنی ۱۰۰۰ در نماد دهدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Fill in each blank with a proper negative prefix.
[ترجمه گوگل]هر جای خالی را با یک پیشوند منفی مناسب پر کنید
[ترجمه ترگمان]هر کدام را با یک پیشوند منفی مناسب پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The prefix must not contain a tab character.
[ترجمه گوگل]پیشوند نباید دارای کاراکتر تب باشد
[ترجمه ترگمان]پیشوند نباید حاوی نویسه tab باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Constant scoring range and prefix queries - no idf, coord, or lengthNorm factors, and no restriction on the number of terms the query matches.
[ترجمه گوگل]محدوده امتیازدهی ثابت و جستارهای پیشوندی - بدون فاکتورهای idf، coord یا lengthNorm، و بدون محدودیت در تعداد عبارتهایی که پرس و جو مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]دامنه زدن مداوم و جستجوی پیشوند - نه idf، coord، یا lengthNorm عوامل، و هیچ محدودیت بر روی تعداد عبارت های مربوط به پرس و جوها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید