prefabrication

/ˌpriˌfæbrəˈkeɪʃn̩//ˌpriːfæbrɪˈkeɪʃn̩/

معنی: پیش سازی
معانی دیگر: پیش سازی

جمله های نمونه

1. Prefabrication was the solution for widespread overcrowding.
[ترجمه گوگل]پیش ساخته راه حل برای ازدحام گسترده بود
[ترجمه ترگمان]prefabrication راه حل برای ازدحام گسترده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Prefabrication of dental crowns for primary dentition and permanent young molars.
[ترجمه گوگل]پیش ساخت روکش های دندانی برای دندان های شیری و مولرهای جوان دائمی
[ترجمه ترگمان]prefabrication از دندون پزشکی برای ساختار دندون های اولیه و دندون های دائمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Prefabrication: Assembly of standardized Building components at a location other than the Building site.
[ترجمه گوگل]پیش ساخته: مونتاژ اجزای استاندارد ساختمان در مکانی غیر از محل ساختمان
[ترجمه ترگمان]prefabrication: انجمن اجزای ساختمان استاندارد شده در مکان دیگری از محل ساختمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From preliminary design, prefabrication set - up, all the work is strictly controlled by a pre - set operational system.
[ترجمه گوگل]از طراحی اولیه، راه اندازی پیش ساخته، همه کارها به شدت توسط یک سیستم عملیاتی از پیش تنظیم شده کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]از طراحی اولیه، راه اندازی مجدد، تمام کارها به شدت توسط یک سیستم عملیاتی پیش از پیش تعیین شده کنترل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Construction technology of prefabrication combination standpipe, which is used firstly in China, has some characteristics of simple construction, reliable quality and high fabricated precision.
[ترجمه گوگل]فن آوری ساخت لوله های ترکیبی پیش ساخته، که ابتدا در چین استفاده می شود، دارای برخی از ویژگی های ساخت ساده، کیفیت قابل اعتماد و دقت ساخت بالا است
[ترجمه ترگمان]فن آوری ساخت ترکیبی prefabrication، که ابتدا در چین مورد استفاده قرار می گیرد، دارای ویژگی های ساخت ساده، کیفیت قابل اعتماد و دقت ساختگی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our piping prefabrication workshop covers a total area of 1000 m
[ترجمه گوگل]کارگاه پیش ساخته لوله کشی ما مساحت کل 1000 متر را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]کارگاه Our ما مساحتی در حدود ۱۰۰۰ متر را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Piping erection work include: prefabrication placing aligning welding and bolting.
[ترجمه گوگل]کارهای نصب لوله کشی عبارتند از: پیش ساخته قرار دادن تراز جوش و پیچ و مهره
[ترجمه ترگمان]کار ساخت لوله کشی شامل: prefabrication قرار دادن جوش و پیچ خوردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The meanings of factory prefabrication of petrochemical pipes were expounded.
[ترجمه گوگل]معانی پیش ساخته کارخانه ای لوله های پتروشیمی توضیح داده شد
[ترجمه ترگمان]مفهوم of کارخانه محصولات پتروشیمی شرح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The challenge is how to combine the environmental benefits of a strategy to use local and reclaimed materials with the benefits of prefabrication.
[ترجمه گوگل]چالش این است که چگونه می توان مزایای زیست محیطی یک استراتژی برای استفاده از مواد محلی و احیا شده را با مزایای پیش ساخته ترکیب کرد
[ترجمه ترگمان]چالش این است که چگونه مزایای زیست محیطی یک استراتژی را با استفاده از مواد local و reclaimed با مزایای prefabrication ترکیب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We shall complete the man hour requirements for the prefabrication ( site erection ) of this drawing.
[ترجمه گوگل]ما باید الزامات ساعت کار را برای پیش‌ساخته (نصب سایت) این نقشه تکمیل کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید الزامات ساعت انسانی برای نصب (نصب سایت)این طرح را تکمیل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Authors mainly introduce quality control of allotype caisson in prefabrication, float transport and installation process.
[ترجمه گوگل]نویسندگان عمدتاً کنترل کیفی کیسون آلوتیپ را در فرآیندهای پیش ساخته، حمل و نقل شناور و نصب معرفی می کنند
[ترجمه ترگمان]نویسندگان عمدتا کنترل کیفیت of caisson را در prefabrication، انتقال شناور و فرآیند نصب، معرفی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 195 after a series of failures of his prefabrication experiments, Konrad Wachsmann wrote The Turning Point of Building as a manifesto of his unshaken belief in factory-made housing.
[ترجمه گوگل]در سال 195 پس از یک سری شکست در آزمایش‌های پیش‌ساخته‌اش، کنراد واکسمن، نقطه عطف ساختمان را به عنوان بیانیه‌ای از اعتقاد تزلزل‌ناپذیر خود به مسکن‌های کارخانه‌ای نوشت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵، پس از یک سری شکست هایی از آزمایش های prefabrication، کنراد Wachsmann ساخت که نقطه عطف ساختمان را به عنوان بیانیه ای از باور unshaken در خانه های ساخت کارخانه نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The preparative work, spot management, examination of materials and prefabrication of the pipe are all specified.
[ترجمه گوگل]کارهای آماده سازی، مدیریت نقطه ای، بررسی مواد و پیش ساخت لوله همگی مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]کار preparative، مدیریت نقطه، بررسی مواد و prefabrication لوله همگی مشخص شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this paper, the authors summarize the fabrication and installation technology of prefabrication combination standpipe to form a series of construction technologies.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نویسندگان فن‌آوری ساخت و نصب لوله‌های ترکیبی پیش‌ساخته را برای تشکیل یک سری فناوری‌های ساخت و ساز خلاصه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نویسندگان تکنولوژی ساخت و نصب of ترکیبی prefabrication را به طور خلاصه بیان می کنند تا مجموعه ای از فن آوری های ساخت را شکل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش سازی (اسم)
prefabrication, preformation

تخصصی

[عمران و معماری] پیش ساختگی

انگلیسی به انگلیسی

• process of manufacturing before transporting to the site of final assembly (parts for modular buildings)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : prefabricate
✅️ اسم ( noun ) : prefab / prefabrication
✅️ صفت ( adjective ) : prefabricated
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس