prefabricated


معنی: پیش ساخته، پیش سازی شده
معانی دیگر: معمارى : پیش ساخته، عمران : پیش ساخته شده

جمله های نمونه

1. a prefabricated house
خانه ی پیش ساخته

2. The little prefabricated hut was lifted away by a huge crane.
[ترجمه گوگل]کلبه پیش ساخته کوچک توسط یک جرثقیل بزرگ بلند شد
[ترجمه ترگمان]کلبه کوچک prefabricated توسط یک جرثقیل بزرگ از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Prefabricated houses were quickly put up after the war.
[ترجمه گوگل]خانه های پیش ساخته بعد از جنگ به سرعت ساخته شدند
[ترجمه ترگمان]خانه ها به سرعت بعد از جنگ آماده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The scheme housed children in large numbers in prefabricated huts.
[ترجمه گوگل]این طرح کودکان را به تعداد زیاد در کلبه های پیش ساخته اسکان می داد
[ترجمه ترگمان]این طرح شامل کودکان در تعداد زیادی از کلبه های پیش ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company prefabricated sections of houses and moved them to building sites for workers to assemble.
[ترجمه گوگل]این شرکت بخش‌هایی از خانه‌ها را پیش ساخته و به محل‌های ساختمانی منتقل کرد تا کارگران آن‌ها را جمع‌آوری کنند
[ترجمه ترگمان]این شرکت بخش های پیش ساخته از خانه ها را از پیش ساخته ساخت و آن ها را به ساختمانی برای کارگران منتقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Several companies are now offering prefabricated office buildings which can be installed in the garden.
[ترجمه گوگل]چندین شرکت در حال حاضر ساختمان های اداری پیش ساخته را ارائه می دهند که می توانند در باغ نصب شوند
[ترجمه ترگمان]درحالحاضر چندین شرکت ساختمان های اداری پیش ساخته که می توانند در باغ نصب شوند را پیشنهاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like prefabricated pools these are moulded in plastic or fibreglass and are available in both natural and unnatural colours.
[ترجمه گوگل]این استخرها مانند استخرهای پیش ساخته از پلاستیک یا فایبرگلاس قالب گیری می شوند و در رنگ های طبیعی و غیر طبیعی موجود هستند
[ترجمه ترگمان]مانند استخرهای پیش ساخته که در پلاستیک یا پلاستیک ساخته شده اند و هم در رنگ های طبیعی و هم غیر طبیعی موجود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In addition, they promote fast-track, prefabricated building techniques that further restrict the architect's freedom.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آنها تکنیک های ساختمانی سریع و پیش ساخته را ترویج می کنند که آزادی معمار را بیشتر محدود می کند
[ترجمه ترگمان]به علاوه، آن ها تکنیک های ساخت سریع و پیش ساخته را ترویج می کنند که موجب محدود کردن آزادی معمار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We put up a little prefabricated building on the edge of the airstrip.
[ترجمه گوگل]یک ساختمان پیش ساخته کوچک در لبه فرودگاه نصب کردیم
[ترجمه ترگمان]ما یه ساختمون کوچیک درست کردیم روی لبه باند فرودگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The prefabricated avatar fetches bits of knowledge for you, based on a profile you create.
[ترجمه گوگل]آواتار پیش ساخته، بر اساس نمایه ای که ایجاد می کنید، مقداری دانش را برای شما به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]نماد پیش ساخته، مقداری دانش برای شما دارد، براساس یک پروفایل که شما ایجاد می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Plus a huge hollow viaduct basic form of prefabricated Liang Building appearance is Yong fat.
[ترجمه گوگل]بعلاوه یک راهرو توخالی بزرگ شکل اصلی ظاهر ساختمان پیش ساخته لیانگ چربی یونگ است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این یک شکل برجسته توخالی از شکل ظاهری لیانگ prefabricated، یونگ چاق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cranioplasty was undergone in 13 cases with individual prefabricated titanium implant.
[ترجمه گوگل]کرانیوپلاستی در 13 مورد با ایمپلنت تیتانیوم پیش ساخته انفرادی انجام شد
[ترجمه ترگمان]cranioplasty در ۱۳ مورد با یک ایمپلنت تک titanium جداگانه تحت فشار قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Prefabricated chunk refers to various type of word string which appears to be stored and retrieved whole from memory.
[ترجمه گوگل]قطعه پیش ساخته به انواع مختلفی از رشته کلمه اشاره دارد که به نظر می رسد به طور کامل از حافظه ذخیره و بازیابی می شود
[ترجمه ترگمان]تکه Prefabricated به انواع مختلفی از رشته کلمات اشاره دارد که به نظر می رسد ذخیره و بازیابی شده از حافظه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Two huge prefabricated harbors, each as large as Dover Harbor, were built for emplacement invasion beaches.
[ترجمه گوگل]دو بندر بزرگ پیش ساخته، هر کدام به بزرگی بندر دوور، برای استقرار سواحل تهاجم ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]دو بندرگاه بزرگ پیش ساخته، که هر کدام به اندازه دوور بزرگ بودند، برای رسیدن به سواحل تهاجمی ساخته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش ساخته (صفت)
prefab, prefabricated

پیش سازی شده (صفت)
prefab, prefabricated

تخصصی

[عمران و معماری] پیش ساخته - پیش ساخته شده
[زمین شناسی] پیش ساخته
[ریاضیات] پیش ساخته

انگلیسی به انگلیسی

• manufactured prior to assembly, built before being transported to the final assembly point (parts for modular buildings)
prefabricated buildings are built from large parts which can be easily put together.

پیشنهاد کاربران

( در مورد ساختمان ) نیمه تمام، نیمه کاره
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : prefabricate
✅️ اسم ( noun ) : prefab / prefabrication
✅️ صفت ( adjective ) : prefabricated
✅️ قید ( adverb ) : _
پیش ساخته

بپرس