prefabricate

/priˈfæbrɪˌket//ˌpriːˈfæbrɪkeɪt/

معنی: پیس ساختن
معانی دیگر: (به ویژه در مورد خانه) از پیش ساختن (و در محل سوار کردن)، پیش ساخت کردن، prefab : پیس ساختن، پیش ساخته، پیش سازی شده

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: prefabricates, prefabricating, prefabricated
مشتقات: prefabrication (n.), prefabricator (n.)
(1) تعریف: to fabricate or manufacture beforehand.

(2) تعریف: to construct (building sections, parts, or the like) at a factory, for rapid on-site assembly.

جمله های نمونه

1. The little prefabricated hut was lifted away by a huge crane.
[ترجمه گوگل]کلبه پیش ساخته کوچک توسط یک جرثقیل بزرگ بلند شد
[ترجمه ترگمان]کلبه کوچک prefabricated توسط یک جرثقیل بزرگ از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Prefabricated houses were quickly put up after the war.
[ترجمه گوگل]خانه های پیش ساخته بعد از جنگ به سرعت ساخته شدند
[ترجمه ترگمان]خانه ها به سرعت بعد از جنگ آماده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The scheme housed children in large numbers in prefabricated huts.
[ترجمه گوگل]این طرح کودکان را به تعداد زیاد در کلبه های پیش ساخته اسکان می داد
[ترجمه ترگمان]این طرح شامل کودکان در تعداد زیادی از کلبه های پیش ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The company prefabricated sections of houses and moved them to building sites for workers to assemble.
[ترجمه گوگل]این شرکت بخش‌هایی از خانه‌ها را پیش ساخته و به محل‌های ساختمانی منتقل کرد تا کارگران آن‌ها را جمع‌آوری کنند
[ترجمه ترگمان]این شرکت بخش های پیش ساخته از خانه ها را از پیش ساخته ساخت و آن ها را به ساختمانی برای کارگران منتقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The fireball destroyed a prefabricated office building before setting a four-storey office block ablaze.
[ترجمه گوگل]گلوله آتش یک ساختمان پیش ساخته اداری را قبل از آتش زدن یک بلوک اداری چهار طبقه تخریب کرد
[ترجمه ترگمان]این انفجار در حالی که یک ساختمان چهار طبقه را به آتش کشیده بود، یک ساختمان پیش ساخته در ساختمان پیش ساخته را ویران کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Several companies are now offering prefabricated office buildings which can be installed in the garden.
[ترجمه گوگل]چندین شرکت در حال حاضر ساختمان های اداری پیش ساخته را ارائه می دهند که می توانند در باغ نصب شوند
[ترجمه ترگمان]درحالحاضر چندین شرکت ساختمان های اداری پیش ساخته که می توانند در باغ نصب شوند را پیشنهاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like prefabricated pools these are moulded in plastic or fibreglass and are available in both natural and unnatural colours.
[ترجمه گوگل]این استخرها مانند استخرهای پیش ساخته از پلاستیک یا فایبرگلاس قالب گیری می شوند و در رنگ های طبیعی و غیر طبیعی موجود هستند
[ترجمه ترگمان]مانند استخرهای پیش ساخته که در پلاستیک یا پلاستیک ساخته شده اند و هم در رنگ های طبیعی و هم غیر طبیعی موجود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We put up a little prefabricated building on the edge of the airstrip.
[ترجمه گوگل]یک ساختمان پیش ساخته کوچک در لبه فرودگاه نصب کردیم
[ترجمه ترگمان]ما یه ساختمون کوچیک درست کردیم روی لبه باند فرودگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The prefabricated avatar fetches bits of knowledge for you, based on a profile you create.
[ترجمه گوگل]آواتار پیش ساخته، بر اساس نمایه ای که ایجاد می کنید، مقداری دانش را برای شما به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]نماد پیش ساخته، مقداری دانش برای شما دارد، براساس یک پروفایل که شما ایجاد می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper analyzes causation of slot opening in prefabricate slab and puts forward measure to prevent slotopenmg.
[ترجمه گوگل]این مقاله علت باز شدن شکاف در دال پیش ساخته را تجزیه و تحلیل می کند و اقداماتی را برای جلوگیری از slotopenmg ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تجزیه و تحلیل علیت شکاف شکاف در صفحه prefabricate می پردازد و اقدام به جلو برای جلوگیری از slotopenmg می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. First, we prefabricate three theoretical assumptions about the mechanisms of incentive and moral restriction of the entrepreneur"s behaviors. "
[ترجمه گوگل]ابتدا، سه فرض نظری را در مورد مکانیسم‌های انگیزشی و محدودیت اخلاقی رفتارهای کارآفرین پیش‌سازی می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]اول، ما سه فرضیه نظری در مورد مکانیسم محرک و محدودیت های اخلاقی رفتارهای کارآفرین کشف کردیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Easily installed, no need basis etc. prefabricate assembly.
[ترجمه گوگل]نصب آسان، بدون نیاز به پایه و غیره مونتاژ پیش ساخته
[ترجمه ترگمان]به راحتی نصب می شوند، بدون نیاز به پایه و اساس و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The entire structure, design methods and prefabricate assembly technology is Nervi dimension after creation the foundation.
[ترجمه گوگل]کل ساختار، روش های طراحی و تکنولوژی مونتاژ پیش ساخته بعد از ایجاد فونداسیون به بعد Nervi می باشد
[ترجمه ترگمان]کل ساختار، روش های طراحی و فن آوری مونتاژ prefabricate بعد از ایجاد بنیاد Nervi بعد از آفرینش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To prefabricate box-girder is important in concrete cable-stayed bridge construction, it affects directly the main bridge construction of assembly progress and packing accuracy.
[ترجمه گوگل]برای پیش ساخته جعبه-تیر در ساخت پل کابلی بتنی مهم است، به طور مستقیم بر ساخت پل اصلی پیشرفت مونتاژ و دقت بسته بندی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]برای prefabricate جعبه - girder در ساخت پل متحرک بتونی مهم است، که مستقیما ساخت پل اصلی پیشرفت مونتاژ و دقت بسته بندی را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیس ساختن (فعل)
prefab, prefabricate

انگلیسی به انگلیسی

• make in advance, build in advance, construct ahead of time (parts for modular buildings)

پیشنهاد کاربران

پیش تنیده
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : prefabricate
✅️ اسم ( noun ) : prefab / prefabrication
✅️ صفت ( adjective ) : prefabricated
✅️ قید ( adverb ) : _
prefabricate = pre fabricate
pre = پیش / قبل
fabricate = ساختن
prefabricate = از پیش ساختن
پیش ساخته، پیش ساز

بپرس