prefab

/ˈpriːˈfæb//ˈpriːfæb/

معنی: پیش ساخته، پیش سازی شده، پیس ساختن
معانی دیگر: (عامیانه - مخفف: prefabricated building) بنای پیش ساخته، prefabricate : پیس ساختن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: prefabricated.
اسم ( noun )
• : تعریف: a prefabricated structure, esp. a house.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: prefabs, prefabbing, prefabbed
• : تعریف: to prefabricate.

جمله های نمونه

1. After World War Two, lots of prefabs were put up to ease the housing crisis.
[ترجمه گوگل]پس از جنگ جهانی دوم، تعداد زیادی پیش ساخته برای کاهش بحران مسکن ساخته شد
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از prefabs برای رفع بحران مسکن استفاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People have prefabs with big gardens.
[ترجمه گوگل]مردم پیش ساخته هایی با باغ های بزرگ دارند
[ترجمه ترگمان]مردم باغ های بزرگ را با باغ های بزرگ prefabs
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Demolish all the prefabs and get on with the high flats.
[ترجمه گوگل]تمام پیش ساخته ها را خراب کنید و با آپارتمان های مرتفع ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]تمام prefabs را demolish و به زمین های مرتفع رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hugh spent the 1950S clearing space for prefabs.
[ترجمه گوگل]هیو در دهه 1950 فضای خالی برای پیش ساخته ها را صرف کرد
[ترجمه ترگمان]هیو فضای پاک سازی ۱۹۵۰ را برای prefabs هزینه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Genuine pre-fab log cabins hitched up to the mains.
[ترجمه گوگل]کابین های چوبی پیش ساخته اصلی که به برق متصل شده اند
[ترجمه ترگمان] کابین اصلی محشری بود که به the وصل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is an unspectacular-looking place of prefab houses and beehive-like cages where some 000 monkeys live and 35 employees work.
[ترجمه گوگل]این مکان با ظاهری غیرمعمول از خانه های پیش ساخته و قفس های کندوی مانند است که حدود 000 میمون در آن زندگی می کنند و 35 کارمند در آن کار می کنند
[ترجمه ترگمان]این محل، محل unspectacular از خانه های prefab و قفس های beehive است که در آن حدود ۰۰۰ میمون زندگی می کنند و ۳۵ کارمند مشغول به کار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He got one a week later - the prefab we lived in until I was eleven.
[ترجمه گوگل]او یک هفته بعد یکی گرفت - پیش ساخته ای که تا یازده سالگی در آن زندگی می کردیم
[ترجمه ترگمان]او یک هفته بعد - the که تا یازده سالگی در آن زندگی کردیم را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Sommerhaus Piu prefab is perfect for vacation homes or even full-time residences.
[ترجمه گوگل]پیش ساخته Sommerhaus Piu برای خانه های تعطیلات یا حتی اقامتگاه های تمام وقت مناسب است
[ترجمه ترگمان]The Piu prefab برای خانه های تعطیلاتی و یا حتی اقامتگاه تمام وقت عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Prefab housingis as much about efficiency of construction as it is about buildinghomes that make sense for the end user.
[ترجمه گوگل]مسکن پیش ساخته به همان اندازه که در مورد ساخت خانه هایی است که برای کاربر نهایی منطقی است، در مورد بهره وری ساخت و ساز است
[ترجمه ترگمان]prefab housingis تا حد زیادی در مورد بهره وری ساخت وساز است چون در مورد buildinghomes است که برای کاربر نهایی منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Sommerhaus Piu Prefab Vacation Home is simple-yet-stunning, a small modern cabin with all the amenities its owners will need for a weekend, a month or even a summer at the lake.
[ترجمه گوگل]خانه تعطیلات پیش ساخته Sommerhaus Piu ساده و در عین حال خیره کننده است، یک کابین کوچک مدرن با تمام امکاناتی که صاحبان آن برای تعطیلات آخر هفته، یک ماه یا حتی یک تابستان در دریاچه به آن نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]خانه تعطیلات Sommerhaus Piu خانه ای ساده است - با این حال شگفت انگیز است، یک کابین کوچک مدرن با تمام امکانات رفاهی که صاحبان آن برای یک آخر هفته، یک ماه یا حتی یک تابستان در دریاچه به آن نیاز خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They brought in prefab units from Nagasaki, and slapped them together here.
[ترجمه گوگل]آنها واحدهای پیش ساخته را از ناکازاکی آوردند و آنها را در اینجا با هم سیلی زدند
[ترجمه ترگمان]آن ها واحدهای prefab را از ناگازاکی می آوردند و در اینجا به آن ها سیلی می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With reinforced concrete prefab humidity of the air inside the modern building that board lid becomes greatly under normal level, differ with desert very few.
[ترجمه گوگل]با رطوبت پیش ساخته بتن مسلح هوای داخل ساختمان مدرن که درب تخته تا حد زیادی در سطح معمولی قرار می گیرد، با کویر بسیار کمی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]با تقویت بتون مسلح بتون در داخل ساختمان مدرن که در سطح نرمال قرار می گیرد، با تعداد بسیار کمی از کویر متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Still, it's a fascinating study in prefab architecture and Safdie's model for industrialized manufacture of affordable housing offers a good lesson for anyone attempting a similar project.
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک مطالعه جذاب در معماری پیش ساخته است و مدل Safdie برای ساخت صنعتی مسکن مقرون به صرفه، درس خوبی برای هر کسی که پروژه مشابهی را انجام می دهد ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک مطالعه شگفت انگیز در معماری prefab و مدل Safdie برای تولید صنعتی مسکن مقرون به صرفه یک درس خوب برای هر کسی که پروژه مشابهی را انجام می دهد، ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Adopt prefab, installation convenient 、 Performance dependable 、 protect dampness good 、 Longevity long feature.
[ترجمه گوگل]پیش ساخته، نصب راحت، عملکرد قابل اعتماد، محافظت از رطوبت خوب، ویژگی طول عمر طولانی را بپذیرید
[ترجمه ترگمان]prefab را در نظر بگیرید، نصب مناسب، کارایی مناسب، حفاظت از رطوبت، طول عمر طول عمر طولانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش ساخته (صفت)
prefab, prefabricated

پیش سازی شده (صفت)
prefab, prefabricated

پیس ساختن (فعل)
prefab, prefabricate

انگلیسی به انگلیسی

• building that was built in standardized sections for quick shipment and assembly, modular home
a prefab is a house built with parts which have been made in a factory and then quickly put together.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : prefabricate
✅️ اسم ( noun ) : prefab / prefabrication
✅️ صفت ( adjective ) : prefabricated
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس