1. a preemptive attack
حمله ی پیشدستانه
2. The Treasury has decided to raise interest rates as a pre-emptive measure against inflation.
[ترجمه گوگل]وزارت خزانه داری تصمیم گرفته است که نرخ بهره را به عنوان یک اقدام پیشگیرانه در برابر تورم افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]وزارت خزانه داری تصمیم گرفته است نرخ بهره را به عنوان یک اقدام پیشگیرانه علیه تورم افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We have no intention of launching a pre-emptive strike, but we will retaliate if provoked.
[ترجمه گوگل]ما هیچ قصدی برای حمله پیشگیرانه نداریم، اما اگر تحریک شود، تلافی خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما هیچ قصدی برای حمله پیشگیرانه نداریم، اما اگر تحریک شویم، تلافی خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The prime minister authorized a pre-emptive air strike against the rebels.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر اجازه حمله هوایی پیشگیرانه علیه شورشیان را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر اجازه یک حمله هوایی پیشگیرانه علیه شورشیان را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They decided to launch a pre-emptive strike.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند که یک حمله پیشگیرانه راه اندازی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که یک حمله پیشگیرانه انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Getting rid of weapons reduces the risk of accidental, unauthorised, hair trigger or pre-emptive use.
[ترجمه گوگل]خلاص شدن از شر سلاح خطر استفاده تصادفی، غیرمجاز، تحریک مو یا استفاده پیشگیرانه را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]خلاص شدن از سلاح، خطر حمله اتفاقی، غیرمجاز، مو، یا استفاده پیشگیرانه را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Both his coups began with a ruthless pre-emptive strike from a position of strength.
[ترجمه گوگل]هر دو کودتای او با یک حمله پیشگیرانه بی رحمانه از موضع قدرت آغاز شد
[ترجمه ترگمان]هر دو کودتا او با حمله پیشگیرانه پیشگیرانه از موضع قدرت شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Thus, pre-emptive patenting can be a highly effective strategic entry barrier.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ثبت اختراع پیشگیرانه می تواند یک مانع ورود استراتژیک بسیار موثر باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ثبت امتیاز پیش دستانه می تواند یک مانع ورود استراتژیک بسیار موثر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Perhaps general anaesthesia should be combined with pre-emptive local and regional anaesthetic blocks more often.
[ترجمه گوگل]شاید بیهوشی عمومی باید بیشتر با بلوک های بی حسی موضعی و منطقه ای پیشگیرانه ترکیب شود
[ترجمه ترگمان]شاید anaesthesia عمومی باید با blocks پیش دستانه و anaesthetic regional ترکیب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The US says it is prepared to launch a pre-emptive strike with nuclear weapons if it is threatened.
[ترجمه گوگل]ایالات متحده می گوید که آماده است در صورت تهدید، یک حمله پیشگیرانه با سلاح هسته ای انجام دهد
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده می گوید آماده است که در صورت تهدید، حمله پیشگیرانه با سلاح های هسته ای را آغاز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But it never got that far because Kasser fired his pre-emptive strike.
[ترجمه گوگل]اما هرگز به این حد نرسید زیرا کاسر حمله پیشگیرانه خود را شلیک کرد
[ترجمه ترگمان]اما تا حالا به این نتیجه نرسیده که \"Kasser\" حمله pre رو اخراج کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To prevent them being expressed, you stage a pre-emptive strike.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از بیان آنها، یک حمله پیشگیرانه ترتیب می دهید
[ترجمه ترگمان]برای اینکه از بروز آن ها جلوگیری شود، شما یک حمله پیشگیرانه انجام می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Pre-emptive analgesia has, indeed, been said to have been shown to occur in several clinical studies.
[ترجمه گوگل]در واقع، گفته شده که در چندین مطالعه بالینی نشان داده شده است که بی دردی پیشگیرانه رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]در واقع گفته شده است که analgesia پیش دستانه در چندین مطالعه بالینی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It was a pre-emptive strike against attempts to rewrite and water down his proposals in the months ahead.
[ترجمه گوگل]این یک حمله پیشگیرانه در برابر تلاش ها برای بازنویسی و کاهش پیشنهادات او در ماه های آینده بود
[ترجمه ترگمان]این یک حمله پیشگیرانه علیه تلاش برای بازنویسی و آب رسانی طرح های خود در ماه های آینده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید