1. A person's health is often genetically predetermined.
[ترجمه گوگل]سلامت یک فرد اغلب به صورت ژنتیکی از پیش تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]سلامتی فرد اغلب از قبل از نظر ژنتیکی از پیش تعیین شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سلامتی فرد اغلب از قبل از نظر ژنتیکی از پیش تعیین شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Prince's destiny was predetermined from the moment of his birth.
[ترجمه گوگل]سرنوشت شاهزاده از لحظه تولدش از پیش تعیین شده بود
[ترجمه ترگمان]سرنوشت شاهزاده از لحظه تولدش معین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرنوشت شاهزاده از لحظه تولدش معین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. An alarm sounds when the temperature reaches a predetermined level.
[ترجمه گوگل]زمانی که دما به سطح از پیش تعیین شده برسد، زنگ هشدار به صدا در می آید
[ترجمه ترگمان]زنگ هشدار زمانی به صدا در می آید که دما به یک سطح از پیش تعیین شده برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنگ هشدار زمانی به صدا در می آید که دما به یک سطح از پیش تعیین شده برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We met at the predetermined time.
[ترجمه گوگل]ما در زمان از پیش تعیین شده ملاقات کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در زمان از پیش تعیین شده ملاقات کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما در زمان از پیش تعیین شده ملاقات کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This predetermined me in his favour.
[ترجمه گوگل]این من را به نفع او از پیش تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]این به نفع من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به نفع من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. At a predetermined time, we'll all shout 'Happy Birthday, Dave'.
[ترجمه گوگل]در یک زمان از پیش تعیین شده، همه ما فریاد خواهیم زد "تولدت مبارک، دیو"
[ترجمه ترگمان]در یک زمان معین، همه ما فریاد خواهیم زد: تولدت مبارک دیو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در یک زمان معین، همه ما فریاد خواهیم زد: تولدت مبارک دیو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The colour of your eyes is predetermined by the colours of your parents' eyes.
[ترجمه گوگل]رنگ چشمان شما با رنگ چشمان والدینتان از پیش تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]رنگ چشم های شما به رنگ چشم والدین شما از پیش تعیین شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رنگ چشم های شما به رنگ چشم والدین شما از پیش تعیین شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The sex of the embryo is predetermined at fertilization.
[ترجمه گوگل]جنس جنین در زمان لقاح از قبل تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]جنس جنین در لقاح از پیش تعیین شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جنس جنین در لقاح از پیش تعیین شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The intervals are predetermined by the elements of a motor task or more simply by the target cycle time of a task.
[ترجمه گوگل]فواصل زمانی توسط عناصر یک کار حرکتی یا به طور ساده تر توسط زمان چرخه هدف یک کار از پیش تعیین می شوند
[ترجمه ترگمان]این فواصل به وسیله عناصر یک کار موتوری و یا ساده تر از زمان چرخه هدف یک کار تعیین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فواصل به وسیله عناصر یک کار موتوری و یا ساده تر از زمان چرخه هدف یک کار تعیین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Genetically predetermined stages are seen as unfolding naturally.
[ترجمه گوگل]مراحل از پیش تعیین شده ژنتیکی به طور طبیعی آشکار می شوند
[ترجمه ترگمان]مراحل از پیش مشخص شده ژنتیکی به طور طبیعی باز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مراحل از پیش مشخص شده ژنتیکی به طور طبیعی باز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Scenario construction begins with the identification of predetermined elements.
[ترجمه گوگل]ساخت سناریو با شناسایی عناصر از پیش تعیین شده آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]ساخت سناریو با شناسایی عناصر از پیش تعیین شده آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساخت سناریو با شناسایی عناصر از پیش تعیین شده آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A form is a predetermined pattern of techniques that ties together proper posture, balance, coordination and timing.
[ترجمه گوگل]فرم یک الگوی از پیش تعیین شده از تکنیک ها است که وضعیت بدنی مناسب، تعادل، هماهنگی و زمان بندی را به هم مرتبط می کند
[ترجمه ترگمان]شکل یک الگوی از پیش تعیین شده از تکنیک هایی است که وضعیت بدنی، تعادل، هماهنگی و زمان بندی مناسب را به هم پیوند می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکل یک الگوی از پیش تعیین شده از تکنیک هایی است که وضعیت بدنی، تعادل، هماهنگی و زمان بندی مناسب را به هم پیوند می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thereafter, events had an almost predetermined ring about them as Soviet action was matched by Western reaction.
[ترجمه گوگل]پس از آن، رویدادها حلقه تقریباً از پیش تعیین شده ای در مورد آنها داشتند، زیرا اقدام شوروی با واکنش غرب مطابقت داشت
[ترجمه ترگمان]پس از آن، رویدادهایی تقریبا از پیش تعیین شده در مورد آن ها به عنوان اقدام شوروی با واکنش غرب همخوانی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از آن، رویدادهایی تقریبا از پیش تعیین شده در مورد آن ها به عنوان اقدام شوروی با واکنش غرب همخوانی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. No work is predetermined; every work begins somewhere with a motif and outgrows its organ to become an organism.
[ترجمه گوگل]هیچ کاری از پیش تعیین شده نیست هر اثری از جایی با یک موتیف شروع میشود و اندام خود را بیشتر میکند و تبدیل به ارگانیسم میشود
[ترجمه ترگمان]هیچ کار از پیش تعیین شده نیست؛ هر کار با نقش و نگار آغاز می شود و ارگ آن تبدیل به یک ارگانیسم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ کار از پیش تعیین شده نیست؛ هر کار با نقش و نگار آغاز می شود و ارگ آن تبدیل به یک ارگانیسم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید