1. These events were clearly predestined to happen.
[ترجمه گوگل]این حوادث به وضوح از پیش تعیین شده بود که اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]این وقایع کام لا مشخص بود که چه اتفاقی خواهد افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این وقایع کام لا مشخص بود که چه اتفاقی خواهد افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It'seemed that his failure was predestined.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که شکست او از پیش مقدر شده بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که شکست او تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که شکست او تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was as if we were predestined to meet.
[ترجمه گوگل]انگار از پیش مقدر شده بود که همدیگر را ببینیم
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که برای ملاقات با ما مقدر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که برای ملاقات با ما مقدر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His was not a political career predestined from birth.
[ترجمه گوگل]او از بدو تولد یک حرفه سیاسی از پیش تعیین شده نبود
[ترجمه ترگمان]شغل سیاسی او از بدو تولد مقدر نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شغل سیاسی او از بدو تولد مقدر نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They both felt that they were predestined to spend their lives together.
[ترجمه گوگل]هر دو احساس می کردند که مقدر شده اند که زندگی خود را با هم بگذرانند
[ترجمه ترگمان]هر دو احساس می کردند که می خواهند زندگی خود را با هم سپری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو احساس می کردند که می خواهند زندگی خود را با هم سپری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She thought that whatever happened was predestined.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که هر اتفاقی بیفتد از پیش تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که هر اتفاقی که افتاده تقدیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که هر اتفاقی که افتاده تقدیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It seems she was predestined to be famous.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او مقدر شده بود که مشهور شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه که مقدر بوده که مشهور بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه که مقدر بوده که مشهور بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It seems the expedition is predestined to fail because there have been so many problems.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که اکسپدیشن از پیش مقدر شده است که شکست بخورد زیرا مشکلات بسیار زیادی وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این سفر برای شکست مقدر شده است زیرا مشکلات بسیاری وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این سفر برای شکست مقدر شده است زیرا مشکلات بسیاری وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They believed that kings were predestined to rule.
[ترجمه گوگل]آنها معتقد بودند که پادشاهان از پیش مقدر شده اند که حکومت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها معتقد بودند که پادشاهان برای حکومت مقدر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها معتقد بودند که پادشاهان برای حکومت مقدر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Life isn't a series of predestined events: we have some control over what happens.
[ترجمه گوگل]زندگی مجموعه ای از رویدادهای از پیش تعیین شده نیست: ما تا حدودی بر آنچه اتفاق می افتد کنترل داریم
[ترجمه ترگمان]زندگی مجموعه ای از وقایع مقدر شده نیست: ما بر آنچه که رخ می دهد کنترل داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زندگی مجموعه ای از وقایع مقدر شده نیست: ما بر آنچه که رخ می دهد کنترل داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He's a man who seems predestined to die lonely.
[ترجمه گوگل]او مردی است که به نظر می رسد مقدر شده است که در تنهایی بمیرد
[ترجمه ترگمان]او مردی است که به نظر می رسد در تنهایی می میرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مردی است که به نظر می رسد در تنهایی می میرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Many religions teach that man is predestined to suffer.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ادیان تعلیم می دهند که انسان از پیش مقدر شده است که رنج بکشد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مذاهب به این مرد می آموزند که رنج بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مذاهب به این مرد می آموزند که رنج بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. That they should come together we suppose was predestined.
[ترجمه گوگل]تصور می کنیم که آنها باید با هم جمع شوند
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم که آن ها باید با هم بیایند، فرض کنیم که حکم قضا و قدر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم که آن ها باید با هم بیایند، فرض کنیم که حکم قضا و قدر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was predestined for the London office, I later learned, and not terribly worried about his career.
[ترجمه گوگل]من بعداً فهمیدم که او برای دفتر لندن مقدر شده بود، و خیلی نگران حرفه اش نبود
[ترجمه ترگمان]بعدها فهمیدم که او برای اداره لندن از دست رفته است و خیلی نگران شغلش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعدها فهمیدم که او برای اداره لندن از دست رفته است و خیلی نگران شغلش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید