predesignate


معنی: قبلا تعیین شده، قبلا تعیین کردن
معانی دیگر: از پیش تعیین کردن، مقدور

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: predesignates, predesignating, predesignated
مشتقات: predesignation (n.)
• : تعریف: to designate in advance.

مترادف ها

قبلا تعیین شده (صفت)
predestinate, intended, predesignate

قبلا تعیین کردن (فعل)
predestinate, predesignate, outline, predetermine, predestine

انگلیسی به انگلیسی

• indicate beforehand, specify in advance, designate in advance

پیشنهاد کاربران

بپرس