predefined

⚙️ نکات گرامری ( Grammar Notes )
معمولاً قبل از اسم می آید:
✔️ predefined settings
✔️ predefined rules
در حوزه های کامپیوتر، برنامه نویسی، مدیریت، مهندسی، و علم داده بسیار رایج است.
شکل فعلی: to predefine = از قبل تعیین کردن
🧩 Collocations مهم معنی فارسی
Collocation معنی فارسی
predefined settings تنظیمات پیش فرض
predefined rules قواعد از پیش تعیین شده
predefined categories دسته بندی های از پیش تعریف شده
predefined structure ساختار از پیش تعیین شده
predefined path مسیر از پیش تعریف شده
predefined limits محدودیت های از پیش تعیین شده
predefined options گزینه های از پیش تنظیم شده
predefined template قالب از پیش تعریف شده
predefined criteria معیارهای از پیش تعیین شده
predefined function ( IT ) تابع از پیش تعریف شده
💬 Examples با ترجمهٔ دقیق فارسی
The software comes with several predefined settings.
→ نرم افزار با چند تنظیمات پیش فرض ارائه می شود.
Students must follow the predefined rules during the exam.
→ دانش آموزان باید قوانین از پیش تعیین شده را در آزمون رعایت کنند.
Data is classified into predefined categories.
→ داده ها در دسته بندی های از پیش تعریف شده طبقه بندی می شوند.
The robot moves along a predefined path.
→ ربات در یک مسیر از پیش تعیین شده حرکت می کند.
The report must meet the predefined criteria.
→ گزارش باید معیارهای از پیش تعیین شده را برآورده کند.
🎯 خلاصهٔ سریع
predefined = از پیش تعریف شده / از قبل مشخص شده
پرکاربرد در IT، مدیریت پروژه، و سیستم ها
کالوکیشن های مهم: predefined settings, predefined rules, predefined criteria