1. The arrival of this South American predator threatened the survival of native species.
[ترجمه گوگل]ورود این شکارچی آمریکای جنوبی بقای گونه های بومی را تهدید کرد
[ترجمه ترگمان]ورود این شکارچی آمریکای جنوبی، بقای گونه های بومی را تهدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Even a predator as powerful as a tiger wants to avoid risk of damage to itself.
[ترجمه گوگل]حتی یک شکارچی به قدرتمندی ببر می خواهد از خطر آسیب به خود جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]حتی یک شکارچی که به اندازه پلنگ قدرتمند است می خواهد از خطر آسیب زدن به خود اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The predator must become a repentant steward.
[ترجمه گوگل]شکارچی باید تبدیل به یک مباشر توبه کننده شود
[ترجمه ترگمان] اون شکارچی باید یه پیشکار repentant بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The role of the government agencies in predator control, after an incautious start, has been more or less responsible.
[ترجمه گوگل]نقش سازمانهای دولتی در کنترل شکارچیان، پس از یک شروع بیاحتیاطی، کم و بیش مسئول بوده است
[ترجمه ترگمان]نقش سازمان های دولتی در کنترل شکارچیان پس از شروع incautious، بیشتر و یا کم تر مسئول بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ghost Owl An eerie nocturnal predator who flew on silent wings, feared throughout the world as a supernatural bird of ill-omen.
[ترجمه گوگل]جغد ارواح یک شکارچی وهمآور شبانه که بر روی بالهای خاموش پرواز میکرد و در سرتاسر جهان بهعنوان پرندهای ماوراء الطبیعه بدخیم میترسید
[ترجمه ترگمان]شبح یک شکارچی ترسناک شبانه که در بال های خاموش پرواز می کرد و در سراسر جهان به عنوان یک پرنده ماوراالطبیعه به فال بد می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Insectivore molars from category 5 predator assemblages are even more dramatically digested.
[ترجمه گوگل]مولرهای حشرهخوار از مجموعههای شکارچی دسته 5 حتی به طرز چشمگیری هضم میشوند
[ترجمه ترگمان]Insectivore دندان از گروه ۵، اغلب به طور قابل توجهی هضم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If it can startle the predator in some way, there is a faint chance that the enemy may panic and flee.
[ترجمه گوگل]اگر بتواند به طریقی شکارچی را بیدار کند، احتمال کمی وجود دارد که دشمن وحشت کند و فرار کند
[ترجمه ترگمان]اگر می تواند شکارچیان را به نحوی غافلگیر کند، احتمال دارد که دشمن وحشت زده و فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Maybe one predator species notices only the colour, another only the shape, another only the texture, and so on.
[ترجمه گوگل]شاید یک گونه درنده فقط به رنگ، دیگری فقط شکل، دیگری فقط بافت و غیره توجه کند
[ترجمه ترگمان]شاید یک شکارچی فقط رنگ را notices، دیگری فقط شکل و دیگری جز بافت و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Freezing is a widespread response to a predator alarm among many of the better camouflaged species.
[ترجمه گوگل]یخ زدگی پاسخی گسترده به زنگ خطر شکارچی در میان بسیاری از گونه های استتار شده بهتر است
[ترجمه ترگمان]یخ زده یک واکنش گسترده به هشدار شکارچی در میان بسیاری از گونه های پنهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Despite complete protection, including the extension of predator control beyond the boundaries of their reservation, the heath hens never recovered.
[ترجمه گوگل]با وجود حفاظت کامل، از جمله گسترش کنترل شکارچیان فراتر از مرزهای نگهداری آنها، مرغ های هیت هرگز بهبود نیافتند
[ترجمه ترگمان]علی رغم حفاظت کامل، از جمله گسترش کنترل متجاوز فراتر از مرزه ای رزرو آن ها، مرغ ها هرگز پیدا نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The presence of a large predator of fish is not in the least surprising.
[ترجمه گوگل]وجود یک شکارچی بزرگ ماهی اصلاً تعجب آور نیست
[ترجمه ترگمان]حضور یک شکارچی بزرگ ماهی اصلا تعجب آور نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. On balance, however, the predator/prey theory of dinosaur endothermy does seem to be one of Bakker's stronger points.
[ترجمه گوگل]با این حال، در حالت تعادل، به نظر می رسد نظریه شکارگر/شکار گرمابخش دایناسورها یکی از نقاط قوت بیکر باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که نظریه شکارچی \/ شکار دایناسور یکی از نکات قوی تر بکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. One of the main differences between predator assemblages and those accumulated by other means results from the activity pattern of the predator.
[ترجمه گوگل]یکی از تفاوتهای اصلی بین مجموعههای شکارچی و آنهایی که با وسایل دیگر انباشته شدهاند، ناشی از الگوی فعالیت شکارچی است
[ترجمه ترگمان]یکی از تفاوت های اصلی ارتباط predator و آن هایی که به وسیله روش های دیگر انباشته می شوند، ناشی از الگوی فعالیت شکارچیان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. That does not prevent Bigfoot from trouncing Predator and moving into the semifinals.
[ترجمه گوگل]این مانع نمی شود که پاگنده نتواند Predator را شکست دهد و به نیمه نهایی راه پیدا کند
[ترجمه ترگمان]این از \"پاگنده\" از \"trouncing\" جلوگیری نمی کنه و به مرحله نیمه نهایی میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید