1. Goldfish are particularly prone to predation by cats and birds such as herons.
[ترجمه گوگل]ماهی قرمز به ویژه در معرض شکار گربه ها و پرندگانی مانند حواصیل است
[ترجمه ترگمان]گربه ها به ویژه مستعد شکار توسط گربه ها و پرندگانی مثل حواصیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Predation concentrated on individual whelks feeding on the open rock surface.
[ترجمه گوگل]شکار بر روی چنگک های منفرد متمرکز شده است که از سطح سنگ باز تغذیه می کنند
[ترجمه ترگمان]Predation متمرکز بر تغذیه انفرادی روی سطح سنگ باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some trait must provide them with immunity from predation.
[ترجمه گوگل]برخی از ویژگی ها باید برای آنها در برابر شکار مصونیت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]برخی از این ویژگی ها باید برای آن ها مصونیت از شکار تهیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But it does endure its share of predation by man.
[ترجمه گوگل]اما سهم خود را از شکار شدن توسط انسان تحمل می کند
[ترجمه ترگمان]اما تحمل آن را که انسان با انسان در میان نهد، تحمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Within one generation, the predation rate drops to the level found in areas where the animals have long co-existed.
[ترجمه گوگل]در طی یک نسل، میزان شکار به سطحی کاهش مییابد که در مناطقی که این حیوانات مدتهاست با هم زندگی میکردهاند
[ترجمه ترگمان]در یک نسل، میزان شکار در مناطقی یافت می شود که حیوانات از مدت ها قبل وجود داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Their colour pattern will then protect them from predation.
[ترجمه گوگل]الگوی رنگ آنها سپس آنها را از شکار محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]سپس الگوی رنگ آن ها از آن ها در برابر شکارچیان محافظت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Furthermore, the importance of predation can be seen as yet another element in the disturbance picture.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اهمیت شکار را می توان به عنوان عنصر دیگری در تصویر آشفتگی مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اهمیت شکار را می توان به عنوان یک عنصر دیگر در تصویر آشفتگی مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This is an adaptation to survive predation from the many animals that hunt them - not least man for the cooking pot!
[ترجمه گوگل]این یک اقتباس برای زنده ماندن از شکار حیوانات زیادی است که آنها را شکار می کنند - حتی انسان برای دیگ پخت و پز!
[ترجمه ترگمان]این یک سازگاری است برای زنده ماندن از طریق شکار از حیواناتی که آن ها را شکار می کنند - حداقل مرد برای قابلمه آشپزی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Below low water mark, predation by lobsters may be significant.
[ترجمه گوگل]در زیر علامت کم آب، شکار خرچنگ ها ممکن است قابل توجه باشد
[ترجمه ترگمان]پایین تر از نقطه پایین آب، تهیه غذا از سوی lobsters ممکن است قابل توجه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The birds whose selective predation put the finishing touches to their evolution must, at least collectively, have had excellently good vision.
[ترجمه گوگل]پرندگانی که شکار گزینشی آنها سنگ تمام گذاشتن در تکامل آنها، حداقل در مجموع، باید دید بسیار خوبی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]پرندگانی که شکار انتخابی آن ها مراحل نهایی را به تکامل خود منتقل می کنند باید حداقل به طور جمعی دیدگاه خوبی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Loss of beachfront habitat and predation by domestic cats and introduced red foxes pushed the least tern to the brink of extinction.
[ترجمه گوگل]از دست دادن زیستگاه ساحلی و شکار گربههای خانگی و روباههای قرمز معرفی شده، کوچکترین درنا را به مرز انقراض رساند
[ترجمه ترگمان]از دست دادن زیستگاه ساحلی و شکار توسط گربه های اهلی و معرفی روباه ها قرمز به خطر انقراض آن ها را به خطر انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is a reflex born of predation by voracious crabs that nip at the tender tubeworm plumes with their claws.
[ترجمه گوگل]این یک رفلکس است که از شکار شدن خرچنگ های حریص که با چنگال های خود به ستون های کرم لوله ای حساس می زند، به وجود می آید
[ترجمه ترگمان]این یک واکنش از سوی خرچنگ های حریص است که پره ای نرم tubeworm را با پنجه های خود گاز می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The step from predation to this symbiosis is a short one.
[ترجمه گوگل]گام از شکار تا این همزیستی کوتاه است
[ترجمه ترگمان]گام از سوی شکار به این هم زیستی، کوتاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Some of these isolated populations are subject to predation, others to starvation, flooding, severe winters or summer drought.
[ترجمه گوگل]برخی از این جمعیت های جدا شده در معرض شکار، برخی دیگر در معرض گرسنگی، سیل، زمستان های شدید یا خشکسالی تابستانی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از این جمعیت های منزوی در معرض خطر شکار قرار دارند و برخی دیگر از گرسنگی، سیل، زمستان های سرد و یا خشکسالی تابستانی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید