precursory

/ˌpriːˈkɜːrsəri//ˌpriːˈkɜːsəri/

معنی: وابسته به پیشرو بودن
معانی دیگر: وابسته به طلیعه، پیشگامی، پیشگامانه، طلیعه وار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: coming before and serving to indicate what will follow; premonitory.

- In the year before the devastating earthquake, two precursory shocks occurred in the same area.
[ترجمه گوگل] در سال قبل از زلزله ویرانگر، دو شوک مقدماتی در همان منطقه رخ داد
[ترجمه ترگمان] در سال قبل از زلزله ویرانگر، دو شوک precursory در همان منطقه رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- precursory fluctuations in the stock market
[ترجمه گوگل] نوسانات اولیه در بازار سهام
[ترجمه ترگمان] نوسانات precursory در بازار سهام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: preliminary; introductory.

- a precursory review
[ترجمه گوگل] یک بررسی مقدماتی
[ترجمه ترگمان] یک بررسی precursory
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. A precursory new species of genus Celastrus in China.
[ترجمه گوگل]یک گونه جدید پیشرو از جنس Celastrus در چین
[ترجمه ترگمان]یک گونه جدید از جنس Celastrus در چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The chemical plating is used as a precursory procedure to metallize ceramics surface, and then ceramic to ceramic or to metal is brazed in glow discharge furnace without flux.
[ترجمه گوگل]آبکاری شیمیایی به عنوان یک روش مقدماتی برای فلز کردن سطح سرامیک استفاده می شود و سپس سرامیک به سرامیک یا فلز در کوره تخلیه درخشان بدون شار لحیم کاری می شود
[ترجمه ترگمان]روکش فلزی به عنوان روش precursory برای metallize سطح سرامیک مورد استفاده قرار می گیرد و سپس سرامیک به سرامیک یا فلز سرامیک در کوره تخلیه نور بدون شار به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. CONTINENTAL MANTLE METASOMATISM : A PRECURSORY EVENT OF PLATFORM ACTIVATION?
[ترجمه گوگل]متاسوماتیسم گوشته قاره ای: یک رویداد پیش از فعال سازی پلت فرم؟
[ترجمه ترگمان]رویداد mantle mantle: یک رویداد PRECURSORY از PLATFORM ACTIVATION؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Regard Chinese Internet as precursory Sohu, make so narrow move, let a person be surprised really.
[ترجمه گوگل]اینترنت چینی را به عنوان سوهو مقدماتی در نظر بگیرید، آنقدر حرکت محدودی انجام دهید که اجازه دهید یک نفر واقعاً شگفت زده شود
[ترجمه ترگمان]اینترنت چین را به عنوان precursory Sohu ملاحظه کنید، این حرکت بسیار باریک را انجام دهید، اجازه دهید یک نفر واقعا غافلگیر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Real estate industry is a basic, precursory, supportable industry. Whether real estate industry develops healthily or not is vital to our country and descendants.
[ترجمه گوگل]صنعت املاک و مستغلات یک صنعت اساسی، مقدماتی و قابل پشتیبانی است این که صنعت املاک و مستغلات به طور سالم توسعه یابد یا خیر، برای کشور و فرزندان ما حیاتی است
[ترجمه ترگمان]صنعت املاک یک صنعت پایه، precursory و supportable است این که آیا صنعت املاک در کشور ما رشد می کند یا نه برای کشور ما حیاتی است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This paper deals mainly with the precursory features of apparent resistivity and acoustic emission of the large scale granite specimen during the process of slowly rupturing due to a dilatancy source.
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتاً با ویژگی‌های مقدماتی مقاومت ظاهری و انتشار صوتی نمونه گرانیتی در مقیاس بزرگ در طول فرآیند پاره شدن آهسته به دلیل یک منبع دیلاتانسی سروکار دارد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور عمده با ویژگی های precursory مقاومت ظاهری و انتشار آکوستیک نمونه گرانیت مقیاس بزرگ در طول فرآیند of به علت یک منبع dilatancy سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Signal shock and precursory earthquake swarm and foreshock activities always accompany the anomalous space-time patterns of seismic'ty.
[ترجمه گوگل]شوک سیگنال و فعالیت‌های پیش لرزه‌ای و ازدحام زمین‌لرزه‌های پیش‌لرزه همیشه با الگوهای غیرعادی فضا-زمان لرزه‌خیزی همراه است
[ترجمه ترگمان]شوک سیگنال و ازدحام precursory و فعالیت های foreshock همیشه با الگوهای غیر عادی نوع زلزله همراه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The anomalies of magnetic field and self - potential before earthquakes are important precursory phenomena.
[ترجمه گوگل]ناهنجاری های میدان مغناطیسی و خود پتانسیل قبل از زلزله از پدیده های پیش رونده مهمی هستند
[ترجمه ترگمان]بی قاعدگی های میدان مغناطیسی و پتانسیل خود - پتانسیل قبل از زمین لرزه ها برای پدیده های precursory مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They appear to be significant fod medium-term prediction of larg earthquakes and also give precursory information before moderate and small earthquakes. . .
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد که آنها پیش‌بینی میان‌مدت زمین‌لرزه‌های بزرگ و همچنین اطلاعات مقدماتی را قبل از زلزله‌های متوسط ​​و کوچک می‌دهند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن ها پیش بینی medium برای پیش بینی زمین لرزه های larg و همچنین دادن اطلاعات به precursory قبل از زمین لرزه های کوچک و کوچک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A comparison was made between first stage of the recordings and the late ones on coseismic step jump information and precursory abnormal phenomena.
[ترجمه گوگل]مقایسه ای بین مرحله اول ضبط و آخرین مرحله بر روی اطلاعات پرش گام لرزه ای و پدیده های غیر طبیعی اولیه انجام شد
[ترجمه ترگمان]مقایسه ای بین اولین مرحله ضبط انجام شده و آخرین مرحله بر روی پرش مرحله ای coseismic و پدیده های غیر عادی غیر عادی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Be being done too early is martyr, the time that make is right it is precursory.
[ترجمه گوگل]زود انجام شدن شهید است، زمانی که درست می شود مقدمه است
[ترجمه ترگمان]هر چه زودتر انجام شود شهید است، زمانی که درست می شود، precursory است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The model DSQ water tube tiltmeter is a digital seismic precursory instrument developed in the 9th 5-year-plan.
[ترجمه گوگل]شیب سنج لوله آب مدل DSQ یک ابزار پیش ساز لرزه ای دیجیتال است که در برنامه 5 ساله نهم توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]مدل tube آب DSQ یک ابزار precursory دیجیتالی است که در برنامه ۵ ساله ۹ ساله توسعه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They appear to be significant fod medium-term prediction of larg earthquakes and also give precursory information before moderate and small earthquakes. This paper gives s. . .
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد که آنها پیش‌بینی میان‌مدت زمین‌لرزه‌های بزرگ و همچنین اطلاعات مقدماتی را قبل از زلزله‌های متوسط ​​و کوچک می‌دهند این مقاله s
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن ها پیش بینی significant برای پیش بینی زمین لرزه های larg و همچنین دادن اطلاعات به precursory قبل از زمین لرزه های کوچک و کوچک هستند این مقاله …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The shape and geometry of inclusion is an important factor which affects the precursory seismicity pattern.
[ترجمه گوگل]شکل و هندسه گنجاندن عامل مهمی است که بر الگوی لرزه‌خیزی اولیه تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]شکل و هندسه شمول یک عامل مهم است که الگوی لرزه ای precursory را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به پیشرو بودن (صفت)
precursory

انگلیسی به انگلیسی

• antecedent, preceding; predecessive, coming before (in a job, etc.); serving as an omen; announcing

پیشنهاد کاربران

بپرس