1. precooked food
خوراک پیش پخته (آماده)
2. Sales of precooked meals have risen sharply over the past few years.
[ترجمه گوگل]فروش غذاهای از پیش پخته شده طی چند سال گذشته به شدت افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]فروش وعده های غذایی در طی چند سال گذشته به شدت افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فروش وعده های غذایی در طی چند سال گذشته به شدت افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Commercially precooked and ready-to-eat foods such as deli meats and cheeses travel well.
[ترجمه گوگل]غذاهای آماده و از پیش پخته شده تجاری مانند گوشت و پنیر به خوبی سفر می کنند
[ترجمه ترگمان]از نظر تجاری غذاهای آماده و آماده برای خوردن، مانند گوشت deli و پنیر به خوبی سفر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از نظر تجاری غذاهای آماده و آماده برای خوردن، مانند گوشت deli و پنیر به خوبی سفر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Precooked and frozen scrambled eggs with sausage are one combination of ready-to-eat breakfasts being marketed.
[ترجمه گوگل]تخممرغهای همزده از قبل پخته و منجمد با سوسیس ترکیبی از صبحانههای آمادهای هستند که به بازار عرضه میشوند
[ترجمه ترگمان]precooked و تخم مرغ نیمرو شده با سوسیس یک ترکیب از صبحانه آماده برای خوردن هستند که به بازار عرضه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]precooked و تخم مرغ نیمرو شده با سوسیس یک ترکیب از صبحانه آماده برای خوردن هستند که به بازار عرضه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Canned crab meat, precooked and frozen crab meat, and precooked and frozen crab dishes are widely available.
[ترجمه گوگل]کنسرو گوشت خرچنگ، گوشت خرچنگ از قبل پخته شده و منجمد، و غذاهای خرچنگ از قبل پخته شده و منجمد به طور گسترده در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]گوشت صدف دار، گوشت خرچنگ، و خرچنگ یخ زده، و precooked و غذاهای دریایی منجمد به طور گسترده در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوشت صدف دار، گوشت خرچنگ، و خرچنگ یخ زده، و precooked و غذاهای دریایی منجمد به طور گسترده در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Precooked pancakes, which are frozen and ready for consumption after microwave reheating, have become popular in recent years.
[ترجمه گوگل]پنکیک های از پیش پخته شده که پس از گرم کردن مجدد در مایکروویو منجمد و آماده مصرف هستند، در سال های اخیر رایج شده اند
[ترجمه ترگمان]پنکیک، که یخ زده و آماده مصرف بعد از reheating مایکروویو هستند، در سال های اخیر محبوب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پنکیک، که یخ زده و آماده مصرف بعد از reheating مایکروویو هستند، در سال های اخیر محبوب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Meats could be defrosted, precooked and tempered.
[ترجمه گوگل]گوشت ها را می توان یخ زدایی، از قبل پخته و گرم کرد
[ترجمه ترگمان]Meats می توانست defrosted، precooked و تندخو باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Meats می توانست defrosted، precooked و تندخو باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Remember, too, that the outcomes of international summits are, in the jargon, "precooked. "
[ترجمه گوگل]همچنین به یاد داشته باشید که نتایج اجلاس های بین المللی، در اصطلاح، "از قبل آماده شده" است
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که نتایج نشست های بین المللی نیز به عبارت \"precooked\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که نتایج نشست های بین المللی نیز به عبارت \"precooked\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Cam: Would it help if we precooked it in the microwave?
[ترجمه گوگل]بادامک: اگر آن را از قبل در مایکروویو بپزیم کمکی می کند؟
[ترجمه ترگمان]ممکنه کمکمون کنه که اون رو توی مایکروویو نگه داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکنه کمکمون کنه که اون رو توی مایکروویو نگه داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A precooked meal is hard to change, and so are traditional software applications.
[ترجمه گوگل]تغییر یک وعده غذایی از قبل پخته شده سخت است و برنامه های نرم افزاری سنتی نیز همینطور هستند
[ترجمه ترگمان]یک وعده غذای precooked برای تغییر سخت است، و بنابراین برنامه های نرم افزاری سنتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک وعده غذای precooked برای تغییر سخت است، و بنابراین برنامه های نرم افزاری سنتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bulgur, which is made from precooked wheat berries, takes only about 20 minutes to reconstitute by soaking or by simmering.
[ترجمه گوگل]بلغور که از توتهای گندم از قبل پخته شده درست میشود، تنها حدود 20 دقیقه طول میکشد تا با خیساندن یا جوشاندن دوباره آن را بپزید
[ترجمه ترگمان]bulgur که از دانه های گندم precooked ساخته شده است تنها ۲۰ دقیقه طول می کشد تا با خیساندن یا با simmering، دوباره بازسازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]bulgur که از دانه های گندم precooked ساخته شده است تنها ۲۰ دقیقه طول می کشد تا با خیساندن یا با simmering، دوباره بازسازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Many foods now on the market are precooked and only require heating up.
[ترجمه گوگل]بسیاری از غذاهای موجود در بازار از قبل پخته شده اند و فقط نیاز به گرم کردن دارند
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از غذاها در بازار precooked و تنها به گرم کردن نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از غذاها در بازار precooked و تنها به گرم کردن نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Precooked seafood is not recommended.
[ترجمه گوگل]غذاهای دریایی از قبل پخته توصیه نمی شود
[ترجمه ترگمان]غذاهای دریایی precooked توصیه نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غذاهای دریایی precooked توصیه نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And as the pace of state legislating continues to quicken, so too will legislators' needs for precooked bills.
[ترجمه گوگل]و همانطور که سرعت قانونگذاری ایالتی تندتر می شود، نیاز قانونگذاران به لوایح از پیش پخته شده نیز افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]و با افزایش سرعت قانونگذاری دولت، قانونگذاران نیز نیاز به لوایح precooked دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و با افزایش سرعت قانونگذاری دولت، قانونگذاران نیز نیاز به لوایح precooked دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید