1. the preconscious
فعالیت های فکری نیمه خودآگاه
2. In subsequent situations, the amygdala might respond to preconscious information—but conscious awareness or memory may never follow.
[ترجمه گوگل]در موقعیتهای بعدی، آمیگدال ممکن است به اطلاعات پیشخودآگاه پاسخ دهد - اما آگاهی یا حافظه خودآگاه ممکن است هرگز به دنبال آن نباشد
[ترجمه ترگمان]در موقعیت های بعدی، مغز ممکن است به اطلاعات preconscious پاسخ دهد - اما آگاهی آگاهانه یا حافظه ممکن است هرگز پی گیری نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Broad sense of thinking is the preconscious type of awareness that we have in sensational cognitively relevant sensations.
[ترجمه گوگل]حس گسترده تفکر، نوع آگاهی پیش آگاهانه ای است که ما در احساسات هیجانی مرتبط با شناخت داریم
[ترجمه ترگمان]حس گسترده تفکر، نوع preconscious از آگاهی است که ما در درک هیجانی احساسی و احساسی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If our decisions are preconscious, what then for free-will?
[ترجمه گوگل]اگر تصمیمات ما از پیش آگاهانه است، پس برای اراده آزاد چه؟
[ترجمه ترگمان]اگر تصمیمات ما preconscious باشند، چه چیزی برای اراده آزاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Personnel management departments must be preconscious and give priority to the development of talent resources so as to cultivate more talents to meet the knowledge-based economy era.
[ترجمه گوگل]بخشهای مدیریت پرسنل باید از پیش آگاه باشند و توسعه منابع استعداد را در اولویت قرار دهند تا استعدادهای بیشتری برای رسیدن به عصر اقتصاد دانشبنیان پرورش یابد
[ترجمه ترگمان]دپارتمان های مدیریت پرسنل باید preconscious باشند و اولویت را به توسعه منابع استعداد اولویت دهند تا استعدادهای بیشتری را برای مقابله با عصر اقتصاد مبتنی بر دانش پرورش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They are a major and fundamental component of the system of the unconscious, as distinct from the conscious and preconscious systems.
[ترجمه گوگل]آنها جزء اصلی و اساسی سیستم ناخودآگاه هستند که از سیستم های خودآگاه و پیش آگاه متمایز هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها اجزای اصلی و اساسی سیستم ناخودآگاه هستند، که متمایز از سیستم های آگاهانه و preconscious هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. People is in the practice activity that transforms nature and development production, exceeding preconscious to develop to accelerating a thing is having decision effect.
[ترجمه گوگل]مردم در فعالیت عملی هستند که طبیعت و تولید توسعه را دگرگون میکند، فراتر از پیشآگاهی برای توسعه به سرعت بخشیدن به یک چیز، تأثیر تصمیمگیری دارد
[ترجمه ترگمان]مردم در فعالیت های عملی هستند که تولید و توسعه را به هم تبدیل می کنند و از preconscious برای توسعه بخشیدن به یک چیز استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. However, because the information in the unconscious is in an unruly and often disturbing form, a "censor" in the preconscious will not allow it to pass unaltered into the conscious.
[ترجمه گوگل]با این حال، از آنجایی که اطلاعات در ناخودآگاه به شکلی سرکش و اغلب آزاردهنده است، یک «سانسور» در پیشآگاه اجازه نمیدهد بدون تغییر به خودآگاه منتقل شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، از آنجا که اطلاعات در ضمیر ناخودآگاه به شکل بی نظم و اغلب مزاحم است، \"سانسور\" در the اجازه نخواهد داد که بدون تغییر باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It resembled Tourettic or savantlike speed, the speed of the preconscious, undelayed by reflection.
[ترجمه گوگل]این سرعت شبیه به سرعت تورتتیک یا عالمانه بود، سرعت پیش آگاهی، بدون تأخیر در تأمل
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که با سرعت و سرعت به سرعت به سرعت حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید