preconcert

/ˌpriːkənˈsɜːrt//ˈpriːkənˈsɜːt/

معنی: قبلا همدست کردن
معانی دیگر: (با توافق قبلی) ترتیب دادن، سامان دادن، حل و فصل کردن، قبلا فرار ومدار گذاردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: preconcerts, preconcerting, preconcerted
مشتقات: preconcertedly (adv.), preconcertedness (n.)
• : تعریف: to arrange or agree on beforehand; settle in advance.

مترادف ها

قبلا هم دست کردن (فعل)
preconcert

پیشنهاد کاربران

بپرس