preciseness

/prɪˈsaɪsnəs//prɪˈsaɪsnəs/

دقت، درستی، صراحت، دقت یا موشکافی زیاد

جمله های نمونه

1. Both preciseness and restrictiveness are most important in scientific translation.
[ترجمه گوگل]هم دقت و هم محدودیت در ترجمه علمی از همه مهمتر هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو محدودیت و محدودیت در ترجمه علمی بسیار مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Possessing proper working attitude, earnest, preciseness, ambition and passion, able to work under pressure.
[ترجمه گوگل]داشتن نگرش کاری مناسب، جدیت، دقت، جاه طلبی و اشتیاق، قادر به کار تحت فشار
[ترجمه ترگمان]نگرش کاری مناسب، جدی، مشتاق، جاه طلبی و شور و شوق، می تواند تحت فشار کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Quality policy: squareness and preciseness for fact.
[ترجمه گوگل]خط مشی کیفیت: مربع و دقت برای واقعیت
[ترجمه ترگمان]سیاست کیفیت: squareness و preciseness برای حقیقت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our propagation conception is based on international vision and advanced market awareness, and penetrates into our services in the attitude of "preciseness, practicalness, innovation".
[ترجمه گوگل]مفهوم انتشار ما مبتنی بر چشم انداز بین المللی و آگاهی از بازار پیشرفته است و با نگرش "دقت، عملی بودن، نوآوری" به خدمات ما نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]مفهوم انتشار ما مبتنی بر دیدگاه بین المللی و آگاهی از بازار است و به خدمات ما در نگرش \"preciseness، practicalness، نوآوری\" نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How can you guarantee the preciseness of the translation?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید صحت ترجمه را تضمین کنید؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانید کیفیت ترجمه را تضمین کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He handled it with the preciseness of an automaton.
[ترجمه گوگل]او آن را با دقت یک خودکار اداره کرد
[ترجمه ترگمان]او با دست دادن دست یک آلت دست به آن دست زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My biggest characteristic is chariness and preciseness when working, I like thinking .
[ترجمه گوگل]بزرگترین ویژگی من خیرخواهی و دقت در هنگام کار است، من فکر کردن را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین خصوصیت من زمانی است که کار کردن را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The preciseness of this data depends upon a large number of factors such as the type of sampling algorithm used, the number of samples taken, and the skew of the data.
[ترجمه گوگل]دقت این داده ها به تعداد زیادی از عوامل مانند نوع الگوریتم نمونه گیری مورد استفاده، تعداد نمونه های گرفته شده و انحراف داده ها بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل این داده ها به تعداد زیادی از عوامل مانند الگوریتم نمونه گیری مورد استفاده، تعداد نمونه ها گرفته شده، و انحراف داده ها بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The method has good preciseness and less unknown and convenient to be used in practice.
[ترجمه گوگل]این روش دقت خوبی دارد و کمتر ناشناخته و راحت برای استفاده در عمل است
[ترجمه ترگمان]این روش preciseness خوبی دارد و برای استفاده در عمل مناسب تر و مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This technology needs very sensitivity and preciseness.
[ترجمه گوگل]این فناوری نیاز به حساسیت و دقت بسیار دارد
[ترجمه ترگمان]این تکنولوژی به حساسیت و حساسیت زیادی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What caused this situation to about with the preciseness of the years in each cycle?
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث شد که این وضعیت با دقت سال ها در هر چرخه ایجاد شود؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی باعث ایجاد این وضعیت در مقایسه با the سال در هر چرخه شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Susceptive on data, carefulness, earnest, preciseness and active.
[ترجمه گوگل]حساس به داده ها، دقت، جدیت، دقت و فعال بودن
[ترجمه ترگمان]با توجه به اطلاعات، دقت و قدرت، دست و دست و دست و پا چلفتی و فعال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Make efforts for the printing science with the spirit of high effect, professional, innovation and preciseness.
[ترجمه گوگل]برای علم چاپ با روحیه اثرگذاری بالا، حرفه ای، نوآوری و دقت تلاش کنید
[ترجمه ترگمان]تلاش کنید برای چاپ علم با روح تاثیر بالا، حرفه ای، نوآوری و preciseness تلاش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In his (her) position, shows his (her) outstanding character of staidness, preciseness and diligence.
[ترجمه گوگل]در موقعیت (او) شخصیت برجسته او را از سکون، دقت و سخت کوشی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]در موقعیت (او)، شخصیت برجسته his، preciseness و دلیجان را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• exactness, accuracy; meticulousness, strictness, exactingness

پیشنهاد کاربران

بپرس