precis

/ˈpreɪˌsi//ˈpreɪsiː/

معنی: تلخیص، رساله، خلاصه رئوس مطالب، چکیده مطلب، خلاصه نوشتن
معانی دیگر: خلاصه رئوس مطالب، تلخیص، چکیده مطلب، خلاصه نوشتن

جمله های نمونه

1. write a precis of this story
خلاصه ای از این داستان را بنویسید.

2. Precis this chapter in two pages.
[ترجمه گوگل]این فصل را در دو صفحه دقیق کنید
[ترجمه ترگمان]این بخش را در دو صفحه بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Precis writers and stenographers are in a similar position.
[ترجمه گوگل]نویسندگان دقیق و تنگ نگاران در موقعیت مشابهی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]نویسندگان و stenographers Precis نیز در موقعیت مشابهی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By writing a precis you boil a passage down to its essentials, and the meaning should then be crystal clear!
[ترجمه گوگل]با نوشتن یک مطلب دقیق، قسمتی را به موارد ضروری آن می پردازید و معنی آن باید کاملاً واضح باشد!
[ترجمه ترگمان]با نوشتن یک precis، یک قطعه از مواد اولیه را بجوشانید و سپس معنی آن باید شفاف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Precis, however, does not specify particular receivers or adjust the information content to them.
[ترجمه گوگل]با این حال، دقیق، گیرنده های خاصی را مشخص نمی کند یا محتوای اطلاعات را بر اساس آنها تنظیم نمی کند
[ترجمه ترگمان]Precis، با این حال، گیرنده های ویژه ای را مشخص نمی کند و یا محتوای اطلاعاتی را برای آن ها تنظیم نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. IITM uses PRECIS, a high-resolution regional climate model developed by the UK's Hadley Centre for Climate Prediction and Research, to simulate climate change up to 2071–2100.
[ترجمه گوگل]IITM از PRECIS، یک مدل آب و هوای منطقه‌ای با وضوح بالا که توسط مرکز پیش‌بینی و تحقیقات آب و هوای هادلی بریتانیا توسعه یافته است، برای شبیه‌سازی تغییرات آب و هوا تا سال‌های 2071-2100 استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]IITM از precis، مدل آب و هوای منطقه ای با وضوح بالا که توسط مرکز Hadley s برای پیش بینی آب و هوا توسعه یافت، برای شبیه سازی تغییر آب و هوا تا ۲۱۰۰ - ۲۱۰۰ استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is. difficult to precis. ly define smuggling, because smugglers constantly adapt their activities to get around new regulations and customs controls.
[ترجمه گوگل]این است دشوار به دقت قاچاق را تعریف می کنیم، زیرا قاچاقچیان دائماً فعالیت های خود را برای دور زدن مقررات جدید و کنترل های گمرکی تطبیق می دهند
[ترجمه ترگمان]بله به سختی می توان آن را تشخیص داد به دلیل اینکه قاچاقچیان به طور مداوم فعالیت های خود را با مقررات جدید و کنترل های گمرکی سازگار می کنند، قاچاق را تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The PRECIS (Providing REgional Climates for Impacts Studies) initiative was highlighted by participants as one of the useful experiences in this regard .
[ترجمه گوگل]ابتکار PRECIS (ارائه آب و هوای منطقه ای برای مطالعات تأثیرات) توسط شرکت کنندگان به عنوان یکی از تجربیات مفید در این زمینه برجسته شد
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان به عنوان یکی از تجربه های مفید در این زمینه، توسط شرکت کنندگان برجسته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Significant item carries out precis writer on the company, arranges filing.
[ترجمه گوگل]مورد قابل توجهی نویسنده دقیق در شرکت انجام می دهد، تشکیل پرونده می دهد
[ترجمه ترگمان]آیتم مهم حاوی out نویسنده در شرکت، مرتب کردن بایگانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I suppose further that you need a precis of the idea so you can decide whether the suggestion is feasible and warrants more exploration.
[ترجمه گوگل]من فکر می‌کنم که شما به ایده‌ای دقیق نیاز دارید تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا این پیشنهاد امکان‌پذیر است و نیاز به کاوش بیشتر دارد
[ترجمه ترگمان]من بیشتر فکر می کنم که شما به یک ایده از ایده نیاز دارید تا شما بتوانید تصمیم بگیرید که آیا پیشنهاد امکان پذیر است و اکتشاف بیشتر را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. China has carried out the rich but systematic precis writer on the new star, this has been unique in in the world.
[ترجمه گوگل]چین نویسنده دقیق ثروتمند اما منظمی را در مورد ستاره جدید انجام داده است، این در جهان بی نظیر بوده است
[ترجمه ترگمان]چین نویسنده ثروتمند اما نظام مند precis را در این ستاره جدید به اجرا درآورده است که در جهان منحصر به فرد بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You can only burn away those precis writers, let all memory become the trail disappearing away.
[ترجمه گوگل]شما فقط می توانید آن نویسندگان دقیق را بسوزانید، بگذارید تمام خاطرات به دنبال ناپدید شدن آنها تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]شما فقط می توانید آن نویسندگان چکیده مطلب را بسوزانید، بگذارید همه خاطرات محو شده و ناپدید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is necessary to re-calibrate the outputs of PRECIS when they are used as input data for potential impacts assessment work.
[ترجمه گوگل]هنگامی که خروجی های PRECIS به عنوان داده های ورودی برای کار ارزیابی اثرات بالقوه استفاده می شوند، لازم است دوباره کالیبره شوند
[ترجمه ترگمان]برای تنظیم مجدد خروجی های of زمانی که از آن ها به عنوان داده های ورودی برای کار ارزیابی تاثیرات بالقوه استفاده می شود، ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Earlier this year, in March, a "Precis" was published by the Department of Defense Command and Control Research Center entitled The Agility Imperative.
[ترجمه گوگل]در اوایل سال جاری، در ماه مارس، یک "دقیق" توسط مرکز تحقیقات فرماندهی و کنترل وزارت دفاع با عنوان The Agility Imperative منتشر شد
[ترجمه ترگمان]در اوایل امسال، در ماه مارس، \"Precis\" توسط وزارت دفاع و مرکز تحقیقات کنترل به نام \"Agility\" منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلخیص (اسم)
abbreviation, summarization, precis

رساله (اسم)
precis, abstract, treatise, dissertation, tract, epistle, booklet, act, leaflet, brochure, enchiridion, handbook, rescript, textbook, tractate

خلاصه رئوس مطالب (اسم)
precis, epitome

چکیده مطلب (اسم)
precis

خلاصه نوشتن (فعل)
precis

انگلیسی به انگلیسی

• abstract, summary, synopsis, shortened version of a work
summarize, shorten, outline, express in a short and concise manner

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A concise summary of a text or speech 📄
🔍 مترادف: Summary, synopsis
✅ مثال: The professor asked the students to write a pr�cis of the article for homework.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : precis
✅️ اسم ( noun ) : precision / precis
✅️ صفت ( adjective ) : precise
✅️ قید ( adverb ) : precisely
especially British English
a statement which gives the main idea of a piece of writing, speech etc
Synonym : summary,
abstract American English:
a pr�cis of the report
Londman dictionary
...
[مشاهده متن کامل]

فک کنم دوست عزبز در ترجمه اشتباه کرده اند. این کلمه اسم یا noun. هست و با adjective precise اشتباه گرفته شده.

clear and accurate. SYN exact. N precision

بپرس