1. precipitous heights
ارتفاعات پرشیب
2. precipitous stairs
پلکان پرشیب
3. a precipitous slope
شیب بسیار تند
4. From a precipitous height we looked at the town spread out below.
[ترجمه گوگل]از ارتفاعی پرشتاب به شهر که در زیر پهن شده بود نگاه کردیم
[ترجمه ترگمان]از ارتفاعات کوهستانی بالا رفتیم و به شهر که در زیر آن گسترده شده بود، نگاه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A precipitous path led down the cliff.
[ترجمه گوگل]یک مسیر پرشتاب به پایین صخره منتهی می شد
[ترجمه ترگمان] یه مسیر جاده ای که به سمت پرتگاه کشیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The stock market's precipitous drop frightened foreign investors.
[ترجمه گوگل]افت شدید بازار سهام سرمایه گذاران خارجی را به وحشت انداخت
[ترجمه ترگمان]کاهش چشمگیر بازار سهام سرمایه گذاران خارجی را به وحشت انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. More telling are the precipitous cost increases at state universities, which account for four out of every five college diplomas.
[ترجمه گوگل]گویاتر افزایش سرسام آور هزینه در دانشگاه های دولتی است که از هر پنج مدرک کالج، چهار مدرک را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت در دانشگاه های دولتی که چهار مورد از هر پنج مدرک دانشگاهی را تشکیل می دهند، افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Further round soared the precipitous south west rockface of Baruntse, flanked by its satellite range of peaks.
[ترجمه گوگل]دور بیشتر، صخرهای پرشتاب جنوب غربی بارونتسه، که توسط طیف قلههای ماهوارهای آن احاطه شده بود، اوج گرفت
[ترجمه ترگمان]صعود بیشتر به سوی جنوب غربی \"rockface\" (Baruntse،)در \"Baruntse\" که در دو سوی قله های ماهواره ای این منطقه قرار داشت، افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The precipitous nature of the slide is also noteworthy.
[ترجمه گوگل]ماهیت تند و تیز سرسره نیز قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]ماهیت precipitous این اسلاید همچنین قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Looking back, the precipitous shreds of sheeting rain effectively sanctioned a cordon between himself and what had gone before.
[ترجمه گوگل]با نگاهی به گذشته، تکههای تند باران ورقهای عملاً حلقهای را بین او و آنچه قبلاً رفته بود، ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]همچنان که به پشت سر نگاه می کردم، مقدار زیادی باران بین خودش و چیزهایی که قبلا رفته بود، به طور موثری تشکیل داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Precipitous peak height, halfway up the mountain, the cave in front of building
[ترجمه گوگل]ارتفاع قله تند، در نیمه راه کوه، غار روبروی ساختمان
[ترجمه ترگمان]ارتفاع قله precipitous، نیمه بالای کوه، غار جلوی ساختمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Could there be a mountain more precipitous than this?
[ترجمه گوگل]آیا کوهی از این پرشتاب تر وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]ممکنه یه کوه more تر از این باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If, however, the party's efforts result in a precipitous drop in real estate values, multinational corporations whose revenue and earnings growth are tied to China could be hard hit. And the U.
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر تلاشهای حزب منجر به کاهش شدید ارزش املاک و مستغلات شود، شرکتهای چند ملیتی که رشد درآمد و درآمدشان به چین مرتبط است، ممکن است به شدت آسیب ببینند و U
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر تلاش های این حزب منجر به کاهش چشمگیر ارزش املاک و مستغلات شود، شرکت های چند ملیتی که درآمد و رشد سود آن ها به چین گره خورده است، می تواند سخت مورد هدف قرار گیرد و یو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We have a precipitous climb to the peak.