[ترجمه گوگل] یک تصمیم پیشگیرانه [ترجمه ترگمان] یک تصمیم قاطع [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3)تعریف: extremely sudden.
اسم ( noun )مشتقات: precipitantly (adv.), precipitance (n.), precipitancy (n.)
• : تعریف: something that brings about precipitation.
جمله های نمونه
1. Depression may be a precipitant in many cases.
[ترجمه محمد موسی کاظمی] اافسردگی در بسیاری از موارد می تواند عاملی تعیین کننده باشد.
|
[ترجمه گوگل]افسردگی ممکن است در بسیاری از موارد عامل تشدید کننده باشد [ترجمه ترگمان]افسردگی می تواند در بسیاری از موارد وجود داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The results show that different kinds of precipitant have a great impact on phytin yield.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان میدهد که انواع مختلف رسوبدهنده تأثیر زیادی بر عملکرد فیتین دارند [ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که انواع مختلف of تاثیر زیادی بر بازده phytin دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. For protein crystallization, the main impact of precipitant is on the solvent.
[ترجمه گوگل]برای کریستالیزاسیون پروتئین، تاثیر اصلی رسوب دهنده بر روی حلال است [ترجمه ترگمان]برای تبلور پروتیین، تاثیر اصلی of بر روی حلال می باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The best precipitant, its dose used and the waste water treatment are also expounded.
[ترجمه گوگل]بهترین رسوب دهنده، دوز مصرفی آن و تصفیه فاضلاب نیز توضیح داده شده است [ترجمه ترگمان]بهترین precipitant، دوز آن استفاده شده و تصفیه آب پسماند نیز شرح داده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In many of the incidents leading to riots, police action was a precipitant.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از حوادث منجر به شورش، اقدام پلیس تسریع کننده بود [ترجمه ترگمان]در بسیاری از حوادثی که منجر به شورش شد، اقدام پلیس precipitant بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In practice the polymer solution is held at a constant temperature while precipitant is added to the stirred solution.
[ترجمه گوگل]در عمل محلول پلیمری در دمای ثابت نگه داشته می شود در حالی که رسوب به محلول هم زده اضافه می شود [ترجمه ترگمان]در عمل محلول پلی مر در دمای ثابت نگه داشته می شود در حالی که precipitant به محلول همزده اضافه می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Nano ZrO 2 was prepared by sol - gel method with ZrOCl 2·8 H 2 O as ingredient and ammonia as precipitant.
[ترجمه گوگل]نانو ZrO 2 به روش سل - ژل با ZrOCl 2·8 H 2 O به عنوان ماده و آمونیاک به عنوان رسوب دهنده تهیه شد [ترجمه ترگمان]نانو ZrO ۲ توسط روش sol - ژل با ZrOCl ۲، ۸ H ۲ O به عنوان جز و آمونیاک به عنوان precipitant تهیه شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Pancreatin was extracted from pig pancreas using isopropyl alcohol as solvent and chitosan as precipitant.
[ترجمه گوگل]پانکراتین با استفاده از ایزوپروپیل الکل به عنوان حلال و کیتوزان به عنوان رسوب دهنده از پانکراس خوک استخراج شد [ترجمه ترگمان]Pancreatin با استفاده از ایزوپروپیل الکل به عنوان حلال و کیتوزان به عنوان حلال استخراج شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It'shows that good produce can be synthesized by using algin as precipitant.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که محصولات خوب را می توان با استفاده از آلژین به عنوان رسوب دهنده سنتز کرد [ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که تولید خوب را می توان با استفاده از algin به عنوان precipitant سنتز نمود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The active site of immobilized penicillin G acylase can be determined according to the precipitant produced in the reaction between phenylacetic acid and capture reagent.
[ترجمه گوگل]محل فعال پنی سیلین G آسیلاز بی حرکت را می توان با توجه به رسوب دهنده تولید شده در واکنش بین فنیل استیک اسید و معرف جذبی تعیین کرد [ترجمه ترگمان]محل فعال of penicillin G G را می توان مطابق با precipitant تولید شده در واکنش بین phenylacetic اسید و معرف ثبت تعیین کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The spheroidicity zirconia is prepared by controlling the reactive temperatures, the precipitant reagents and adding additives through a alcohols solvent precipitation method.
[ترجمه گوگل]زیرکونیای کروی با کنترل دمای واکنش، معرف های رسوب دهنده و افزودن مواد افزودنی از طریق روش رسوب با حلال الکلی تهیه می شود [ترجمه ترگمان]The spheroidicity با کنترل درجه حرارت واکنش پذیر، the precipitant و افزودن مواد افزودنی از طریق روش بارش حلال در الکل ها، تهیه می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• material that causes precipitation when added to a solution (chemistry) falling headlong, falling rapidly; rushing, moving quickly; rash, hurried, hasty; sudden, unexpected, abrupt
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Something that causes a sudden increase or action ⚡ 🔍 مترادف: Trigger, catalyst ✅ مثال: The unexpected news acted as a precipitant for their decision to leave.
تشدیدکننده
precipitant ( شیمی ) واژه مصوب: رسوب دهنده تعریف: ماده ای که با افزودن آن به یک محلول رسوب ایجاد شود