1. on the edge of a precipice
در لبه ی پرتگاه،(مجازی) در وضع خطرناک
2. he was standing on the edge of the precipice
او بر لبه ی پرتگاه ایستاده بود.
3. he was standing precariously on the edge of the precipice
به طور خطرناکی لب پرتگاه ایستاده بود.
4. The climber fell down a precipice.
5. Do not seat your love upon a precipice because it is high.
[ترجمه گوگل]عشقت را روی پرتگاهی ننشین چون بلند است
[ترجمه ترگمان]شما عشق خود را بر یک پرتگاه نشین، چون مرتفع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A loose rock tumbled over the precipice.
[ترجمه گوگل]سنگی سست از روی پرتگاه سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]یک سنگ لق لق بر لبه پرتگاه خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A slight carelessness on this precipice could cost a man his life.
[ترجمه گوگل]یک بی احتیاطی جزئی در این پرتگاه می تواند به قیمت جان یک مرد تمام شود
[ترجمه ترگمان]یک بی احتیاطی کوچک در این دیواره می تواند به قیمت زندگی یک مرد تمام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That put him on the precipice.
[ترجمه گوگل]که او را روی پرتگاه قرار داد
[ترجمه ترگمان] که اونو روی لبه پرتگاه قرار میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I did not feel I was on the precipice of peace.
[ترجمه گوگل]احساس نمی کردم در پرتگاه آرامش هستم
[ترجمه ترگمان]احساس نمی کردم که در آستانه صلح هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The ship broke in half, tumbled over the precipice, and went to pieces.
[ترجمه گوگل]کشتی از وسط شکست، از روی پرتگاه سقوط کرد و تکه تکه شد
[ترجمه ترگمان]کشتی در نیمه از زمین شکست و روی لبه پرتگاه غلتید و تکه تکه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This is primarily a Delightful Precipice album, with much bravura contrapuntal writing and Django's vision more focused than ever.
[ترجمه گوگل]این در درجه اول یک آلبوم Delightful Precipice است، با نوشتههای متضاد بسیار شجاعانه و دید جانگو متمرکزتر از همیشه
[ترجمه ترگمان]این در درجه اول یک آلبوم precipice جالب است، با much contrapuntal contrapuntal و دیدگاه Django بیش از پیش متمرکز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The film opens with a shot of a climber dangling from a precipice.
[ترجمه گوگل]فیلم با تصویری از یک کوهنورد که از پرتگاه آویزان است شروع می شود
[ترجمه ترگمان]فیلم با عکسی از یک کوهنورد که از لبه پرتگاهی اویزان است، باز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The hut hung half over the edge of the precipice.
[ترجمه گوگل]کلبه نیمی از لبه پرتگاه آویزان بود
[ترجمه ترگمان]کلبه نیمی از لبه پرتگاه را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This latest tax increase may push many small companies over the financial precipice.
[ترجمه گوگل]این افزایش مالیات اخیر ممکن است بسیاری از شرکت های کوچک را از پرتگاه مالی خارج کند
[ترجمه ترگمان]این افزایش مالیات ممکن است بسیاری از شرکت های کوچک را به پرتگاه مالی سوق دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They were perilously close to the edge of the precipice.
[ترجمه گوگل]آنها به طرز خطرناکی به لبه پرتگاه نزدیک بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها به نحو خطرناکی به لبه پرتگاه نزدیک شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The country was now on the edge of a precipice .
[ترجمه گوگل]کشور اکنون در لبه پرتگاهی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]اکنون کشور در لبه پرتگاهی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید