precess


معنی: پیش رفتن، جلو افتادن
معانی دیگر: تغییر محوردادن، آسه جنبی کردن، تقدیم اعتدالین داشتن، سبقت گرفتن، در خط سیر محورجسم گردنده تغییرپیداشدن

جمله های نمونه

1. And in the thesis, the basic theory and precess of this design will be introduced.
[ترجمه گوگل]و در پایان نامه، نظریه اولیه و مقدمات این طراحی معرفی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]و در این پایان نامه، نظریه پایه و precess این طراحی معرفی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As two clocks precess in phase, problems may occur at only one phase relationship.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که دو ساعت در فاز پیش می‌روند، ممکن است مشکلات فقط در یک رابطه فاز رخ دهند
[ترجمه ترگمان]به عنوان دو ساعت در فاز، مشکلات ممکن است تنها در یک رابطه فازی رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Information runs through the whole management precess.
[ترجمه گوگل]اطلاعات در کل مراحل مدیریت اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات از طریق کل سیستم مدیریت اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The precess and the structure of the product was studied.
[ترجمه گوگل]مراحل اولیه و ساختار محصول مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ساختار و ساختار محصول مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Precess and present situation of spandex were discussed. Development forecast and market of spandex were analysed. some suggestions on developing spandex were taken.
[ترجمه گوگل]وضعیت قبل و حال اسپندکس مورد بحث قرار گرفت پیش بینی توسعه و بازار اسپندکس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت برخی از پیشنهادات در مورد توسعه اسپندکس گرفته شد
[ترجمه ترگمان]Precess و وضعیت کنونی of مورد بحث قرار گرفتند پیش بینی توسعه و بازار of تحلیل شدند پیشنهاداتی در مورد توسعه spandex صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The compound in shape-layer formed in precess of loaded-calcium collagen assemble and calcium phosphate mineral compliably in reaction system.
[ترجمه گوگل]این ترکیب در لایه شکل تشکیل شده در پیش از جمع آوری کلاژن کلسیم بارگذاری شده و ماده معدنی فسفات کلسیم در سیستم واکنش سازگار است
[ترجمه ترگمان]ترکیب در شکل - لایه تشکیل شده در precess از کلاژن بارگذاری شده کلسیم تجمع یافته و مواد معدنی فسفات کلسیم در سیستم واکنش تشکیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As carrying forward the opening precess of Chinese stock market, foreign capital enterprise financing in A share market will also be an inevitable result.
[ترجمه گوگل]با ادامه روند بازگشایی بازار سهام چین، تامین مالی شرکت های سرمایه خارجی در بازار سهام A نیز یک نتیجه اجتناب ناپذیر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]همانطور که حمل و نقل در بازار سهام چین، سرمایه گذاری سرمایه گذاران خارجی در بازار سهام یک نتیجه غیرقابل اجتناب خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Operate inspection precess smoothly, AQL standard clearly.
[ترجمه گوگل]عملیات بازرسی هموار، استاندارد AQL به وضوح
[ترجمه ترگمان]به وضوح به نظر می رسید که بازرسی بدنی به نرمی و بدون توجه به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The essence of motion precess of advertisement information is the vary mutual functions of the advertiser, advertisement company and media department.
[ترجمه گوگل]جوهر حرکت اطلاعات تبلیغاتی، عملکردهای متقابل متفاوت تبلیغ کننده، شرکت تبلیغاتی و بخش رسانه است
[ترجمه ترگمان]ماهیت حرکت اطلاعات تبلیغات، عملکرد دو طرفه of، شرکت آگهی و اداره رسانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The poles of the Earth precess at a right angle to the force that is applied.
[ترجمه گوگل]قطب های زمین در یک زاویه قائمه نسبت به نیروی اعمال شده قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]قطب های زمین در زاویه راست به نیرویی که اعمال می شود حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Information is the main content through the whole management precess .
[ترجمه گوگل]اطلاعات محتوای اصلی در کل مدیریت مدیریت است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات محتوای اصلی از طریق کل سیستم مدیریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This article tells how to select the structure of organic heat carrier boiler, arrange the heated surface and prepare precess flow.
[ترجمه گوگل]این مقاله نحوه انتخاب ساختار دیگ حامل حرارت آلی، ترتیب سطح گرم شده و آماده سازی جریان اولیه را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به ما نشان می دهد که چگونه ساختار کتری حامل حرارت ارگانیک را انتخاب کرده، سطح داغ را مرتب کرده و جریان precess را آماده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This article introduces the problems existed in floatioom system of Qitaihe Coal Preparation Plant, and the precess result of using XMGZ clean coal pressure filter.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی مشکلات موجود در سیستم شناور کارخانه تهیه زغال سنگ قیتایه و نتایج اولیه استفاده از فیلتر فشار زغال سنگ تمیز XMGZ می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله مشکلات موجود در سیستم floatioom سازی ذغال سنگ Qitaihe را مطرح می کند و نتیجه آن استفاده از فیلتر فشار زغال سنگ تمیز XMGZ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Since the centre of mass is offset this would make the particles precess like gyroscopes.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که مرکز جرم جابجا شده است، این امر باعث می‌شود که ذرات مانند ژیروسکوپ قرار بگیرند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مرکز جرم متعادل است، این امر باعث می شود که ذرات به gyroscopes تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش رفتن (فعل)
gain, advance, progress, get on, go forward, jut, proceed, precess, antecede, set on, butt, forego, get by, make way

جلو افتادن (فعل)
precess, pull up

انگلیسی به انگلیسی

• precede, come before; advance, progress

پیشنهاد کاربران

بپرس