preceded


قانون ـ فقه : گذشته

جمله های نمونه

1. she preceded her speech with thanks to the host
قبل از نطقش از میزبان تشکر کرد.

2. peace was preceded by long negotiations
پس از مذاکرات طولانی صلح شد.

پیشنهاد کاربران

شیرین رضایی
پیشی گرفته ، جلو افتاده
پیشی گرفتن
پشت سر گذاشته شده
مثلا در مثالِ:
Words that end with ( y ) preceded by a consonant. . .
کلماتی که با y ای ک توسط یک حرف بی صدا پشت سر گذاشته شده ختم میشن
در واقع یعنی اون حرف بی صدا قبل از y اومده
مقدم شدن
ازل
زودتر
قبل از
پیشتر
قبل از
جلو افتاده
مقدم شده
برابر پارسی preceded : "جلودار "، طلایه دار "پیشتر" "جلوتر بودن:، : بدنبالِ:
مقدمه
بعد از. کاری که بعد از یک کار دیگر انجام میشه.
پیش اگاهی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس