preceded


قانون ـ فقه : گذشته

جمله های نمونه

1. she preceded her speech with thanks to the host
قبل از نطقش از میزبان تشکر کرد.

2. peace was preceded by long negotiations
پس از مذاکرات طولانی صلح شد.

پیشنهاد کاربران

تا بحال انجام نشده.
The novel systematic construction is not been preceded before in literature.
ساختار نوآورانهٔ پیش از این در ادبیات مورد بررسی قرار نگرفته است
شیرین رضایی
پیشی گرفته ، جلو افتاده
پیشی گرفتن
پشت سر گذاشته شده
مثلا در مثالِ:
Words that end with ( y ) preceded by a consonant. . .
کلماتی که با y ای ک توسط یک حرف بی صدا پشت سر گذاشته شده ختم میشن
در واقع یعنی اون حرف بی صدا قبل از y اومده
مقدم شدن
ازل
زودتر
قبل از
پیشتر
قبل از
جلو افتاده
مقدم شده
برابر پارسی preceded : "جلودار "، طلایه دار "پیشتر" "جلوتر بودن:، : بدنبالِ:
مقدمه
بعد از. کاری که بعد از یک کار دیگر انجام میشه.
پیش اگاهی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)