preassigned


قبلا تعیین شده، قبلا تخصیص داده شده

جمله های نمونه

1. After the free weights are preassigned, the new algorithm can find the target weights of the other layer by solving linear equation sets.
[ترجمه گوگل]پس از تعیین وزن‌های آزاد، الگوریتم جدید می‌تواند وزن‌های هدف لایه دیگر را با حل مجموعه‌های معادلات خطی پیدا کند
[ترجمه ترگمان]بعد از این که وزن های آزاد preassigned شدند، الگوریتم جدید می تواند مقادیر هدف لایه دیگر را با حل یک معادله خطی پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By preassigned credibility and precision, effective estimate of sieving rate of connectivity sieve is achieved.
[ترجمه گوگل]با اعتبار و دقت از پیش تعیین شده، تخمین موثر نرخ غربال غربال اتصال به دست می آید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از اعتبار و دقت preassigned، تخمین موثر نرخ sieving غربال به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Each user is allocated preassigned time slots for transmission irrespective whether the data is ready to send or not.
[ترجمه گوگل]به هر کاربر شکاف های زمانی از پیش تعیین شده برای انتقال اختصاص داده می شود، صرف نظر از اینکه داده ها آماده ارسال هستند یا نه
[ترجمه ترگمان]هر کاربر بدون توجه به اینکه آیا داده ها آماده ارسال یا عدم ارسال داده ها هستند، سه سهمیه زمانی اختصاص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If the sending endstation determines that the destination address is not local, the packet goes to a first-hop router, typically one that is close and has been preassigned to the sender.
[ترجمه گوگل]اگر ایستگاه پایانی فرستنده تشخیص دهد که آدرس مقصد محلی نیست، بسته به یک روتر پرش اول می رود، که معمولاً نزدیک است و از قبل به فرستنده اختصاص داده شده است
[ترجمه ترگمان]اگر the ارسال کند که آدرس مقصد محلی نیست، بسته به مسیریاب first اول می رود، که معمولا یکی از آن ها نزدیک بوده و به فرستنده فرستاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We design several different aperiodic photonic quantum-well (APQW) structures to achieve the filter function in preassigned wave length range.
[ترجمه گوگل]ما چندین ساختار چاه کوانتومی فوتونیک غیرپریودیک مختلف (APQW) طراحی می‌کنیم تا به عملکرد فیلتر در محدوده طول موج از پیش تعیین‌شده دست پیدا کنیم
[ترجمه ترگمان]ما برای دستیابی به تابع فیلتر در محدوده زمانی wave، چندین ساختار photonic نوری aperiodic مختلف (APQW)را طراحی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It adopted the pseudo-random proportional rule, renewed global pheromone after the tasks were executed, and renewed local pheromone before the tasks were preassigned to the grid resource.
[ترجمه گوگل]این قانون تناسب شبه تصادفی را پذیرفت، فرمون جهانی را پس از اجرای وظایف تجدید کرد، و فرمون محلی را قبل از تعیین تکالیف به منبع شبکه تجدید کرد
[ترجمه ترگمان]این قانون، قانون شبه تصادفی شبه تصادفی را بکار گرفت، فرومون جهانی پس از اجرا وظایف را تجدید کرد و فرومون محلی را قبل از اینکه کارها به منابع شبکه متصل شوند، تجدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In section we proposed the global solution, which satisfies the initial value for preassigned step function.
[ترجمه گوگل]در بخش ما راه حل جهانی را پیشنهاد کردیم که مقدار اولیه را برای تابع مرحله از پیش تعیین شده برآورده می کند
[ترجمه ترگمان]در بخش ما راه حل جهانی را پیشنهاد کردیم، که مقدار اولیه تابع پله preassigned را برآورده می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper analyses the trajectory of GPS automatics homing system in constant wind fields, and discusses the condition under which the gliding parachute system could reach preassigned location.
[ترجمه گوگل]این مقاله مسیر سیستم خانه‌سازی خودکار GPS را در میدان‌های باد ثابت تحلیل می‌کند و شرایطی را که تحت آن سیستم چتر نجات می‌تواند به مکان از پیش تعیین‌شده برسد، مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله مسیر سیستم homing automatics GPS در مزارع بادی ثابت را تجزیه و تحلیل می کند و شرایطی را که تحت آن سیستم چترنجات شناور می تواند به مکان preassigned برسد را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In addition this paper constructs a matrix algorithm for computing bivariate diagonal vector valued rational interpolants with preassigned poles.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این مقاله یک الگوریتم ماتریسی برای محاسبه درون‌یابی‌های منطقی بردار قطری دو متغیره با قطب‌های از پیش تعیین‌شده می‌سازد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این مقاله یک الگوریتم ماتریسی برای محاسبه بردار مورب دو متغیره با ارزش rational با poles preassigned می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. From the engineering point of view, a design method for single input optimal regulator with preassigned closed-loop pole by inverse problem approach has been derived.
[ترجمه گوگل]از نقطه نظر مهندسی، یک روش طراحی برای تنظیم کننده بهینه ورودی تک با قطب حلقه بسته از پیش تعیین شده با رویکرد مسئله معکوس مشتق شده است
[ترجمه ترگمان]از نقطه نظر مهندسی، یک روش طراحی برای یک تنظیم کننده بهینه ورودی با یک قطب حلقه بسته به روش حل مساله معکوس استخراج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The destination of classification is to learn a classification function or classification model that can map a data item to a preassigned class.
[ترجمه گوگل]هدف طبقه‌بندی یادگیری یک تابع طبقه‌بندی یا مدل طبقه‌بندی است که می‌تواند یک آیتم داده را به یک کلاس از پیش تعیین شده نگاشت کند
[ترجمه ترگمان]مقصد طبقه بندی، یادگیری یک تابع طبقه بندی یا مدل طبقه بندی است که می تواند یک آیتم اطلاعاتی را به طبقه preassigned نگاشت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• allotted in advance, previously allocated; nominated in advance; set in advance, previously determined

پیشنهاد کاربران

بپرس